سه شنبه, 27 شهریور 1386 14:24 |
تعداد بازدید :5917 |
دنیای آدم های امروز را رنج و غم فرا گرفته است. آدم ها مانند رباط هایی شده اند که شادی و غم را تشخیص نمی دهند و معنی شاد بودن را نمی فهمند. خیلی ها آنقدر بی احساس شده اند که هرگز دیدن بچه یتیمی خم به ابرویشان نیاورده و یا ازدواج بین دو جوان عاشق، لب های همیشه بسته آنها را با تبسم زیبا نکرده است.
بعضی ها هم آنقدر خود را بشاش جلوه می دهند که خوشی های دنیا برایشان کسل کننده شده است. دیگر بیرون رفتن با بهترین دوستشان برایشان زیبا نیست. دیگر با خانواده قدم زدن را با شکوه نمی بینند. بعضی ها هم آنقدر رنج وغم زندگیشان را فرا گرفته که تقویمشان به جای نوشتن تولدهای عزیزانشان پرشده از سالگردهای فوت. و به جای رفتن به جشن تولد و جشن عروسی نزدیکان و شرکت در خنده های آدم های دیگر، به سر قبر مردگان می روند و با آنها حرف می زنند. هر جمعه شب برای آنها حلوا نذر می کنند. هر صبح با اشک هایشان صورتشان را می شویند و هر شب با ناله ی دلشان به خواب می روند. دیگر چشم گشودن طفلی به این دنیا برایشان جالب و هیجان انگیز نیست. به جای فکر کردن به آینده روشن و درخشانی که طفل در پیش دارد به مرگ او در آینده می اندیشد و فکر می کند که او نیز روزی می میرد و عده ای را داغدار می کند. برای همین دلسرد وگریان می شوند. چه تأسفی که از دل بی کینه این افراد بلند نمی شود. آهشان مرغان آسمان را به گریه می اندازد. دنیای آدم ها خراب شده است. دنیای آدم ها پر از غم شده است. چه کسی می تواند محرم اسرار وسنگ صبور باشد؟ به راستی چه کسی آه خود را فراموش می کند وبه آه دیگری گوش می کند؟ آیا تا به حال شبی را به بیداری گذرانده ای تا صدای دلنشین مومنان را بشنوی؟ همان هایی که شب ها را بیدار می مانند تا صدایشان واضح تر به آسمان ها برسد. آنهایی که از صبح لحظه شماری می کردند تا درد دلشان را پیش فرمانروای آسمان ها بازگو کنند؟ آیا هنگام سحر وقتی هنوز سپیده صبح خود نمایی نکرده بیدار بوده ای، تا صدای زیبای نماز روشن دلان را بشنوی؟ یا صدای مادرانی که برای موفقیت وسلامت فرزندان دلبندشان دعا می خوانند را شنیده ای؟ اگر نشنیده ای که وای بر احوالت. ولی اگر شنیده ای به قلبت نگاه کن. تو زیباترین قلب را داری. پس تو نیز مانند آنان باش.
|