سه شنبه, 14 آبان 1387 23:53 |
تعداد بازدید :5040 |
خانواده کوچکترین جامعه ای است که هر انسانی در آن زندگی می کند و با آن در رابطه است. این جامعه گر چه کوچکترین است اما مهم ترین نیز هست چرا که ماهیت وجود هر انسانی در محیط خانواده شکل می گیرد پس حفظ بنیان خانواده و محکم کردن پایه های آن از اهمیت خاصی برخوردار است . خانواده ای که پایه های آن محکم باشد به راحتی از هم نمی پاشد ولی اگر سست بنیان باشد حتی با لرزش کوچکی هم دوام نیاورده از هم می پاشد .
اعضای یک خانواده مانند انگشتان یک دست هستند ، هیچ کدام بدون کمک دیگری یا مشورت با بقیه نمی تواند کاری از پیش ببرد . بنابراین باید خانواده مانند یک مشت باشند نه یک دست باز که هر کدام از انگشتان حرکتی بیهوده برای خود داشته باشد و همه انگشتان باید هم زمان و با هماهنگی یکدیگر حرکت کرده تا بتوانند شیئی را جا به جا کنند پس اعضای خانواده هم به همین روش می توانند مشکلی را از سر راه بردارند . اعضای یک خانواده باید مشوق ، حامی و مایه دلگرمی یکدیگر باشند و نباید اجازه دهند که امور و فعالیت های دیگر وحدت آنها را تحت الشعاع خود قرار دهد . کسانی که می پندارد انجلم خدمات و وظایف روحانی مهم تر از رسیدگی به خانواده است و آن را فراموش کرده و لحظه ای وقت خود را صرف خانه و خانواده نمی کنند ارزش کار خود را به صفر می رسانند زیرا برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند . انسان با کمک و مشورت خانواده نه تنها در وظایف و تکالیف عمومی روحانی موفق می شوند بلکه در هر کار دیگری نیز موفق است . هر یک از اعضای خانواده وظیفه دارد محبت ، شادی و امنیت را در خانه به وجود آورد و این خود باعث می شود اعتماد به نفس در هر کدام از افراد خانواده شکل گیرد . تشکیل شور خانواده و بررسی مسائل به وحدت نظر اعضا می انجامد و موجب حل مشکلات و جلوگیری از هر خطر احتمالی که باعث از هم پاشیدن وحدت خانواده می شود ، می گردد و محیطی آرام و سالم همراه با هیجان و شور و نشاط را به ارمغان آورده تا بتوان در آن رشد کرد و با تلاش به هدف اصلی رسید.
|