ارزش زندگي و جنگ چاپ
مقالات شما
جمعه, 26 شهریور 1389 13:43
تعداد بازدید :8793

قصه زندگي، 

رفتن سفر با پاي پيادست.  

ديدن خورشيد هرصبح وهرروز، 

بي فكر چارست.

قصه زندگي،

ديدن خواب شيرين زير طاق پر ستارست.

آشنايي ما با شمع و گل و پروانست.

سنگي را ديدم كه بر سر راه رودخانه اي عظيم مقاومت مي كرد؛ نمي گذاشت آب رد شود. ولي وقتي ديدم آب باصبوري واستقامت، نفوذيافت و به راه خود ادامه داد، به زندگي كنجكاو شدم. آفتاب با آن حرارت،آن بزرگي عظمت ، در خدمت زميني است كه هزاران برابر از خود كوچك تر است. باران با آن همه لطافت و طراوت، هم بر فقير مي بارد، هم بر غني، هم بر سنگ، هم بر گل. گل با آن همه زيبايي هم خرد را شاد مي كند، هم كلان را. با خود انديشيدم: آفتاب و گل و باران كه اين چنين مهربان و سخاوتمندند، پس من و تو و آدم هاي ديگر كه اشرف مخلوقات خدا هستيم، چگونه بايد باشيم. زندگي مگر چند سال است كه به بطالت وخباثت و جنگ بر سر قدرت بگذرد؟ مگر قدرت چيست؟ آيا مي شود برايش از جان گذشت؟ جنگ بر سر مال و مكنت و منزلتي كه فاني است. چرا نمي خواهيم باور كنيم شايد اين باراين ما هستيم كه اشتباه مي كنيم. براي نظر و عقيده هايمان آنقدر جنگيده ايم كه ديگر توان تعويض آن هارا نداريم. آنقدر ترسو هستيم كه از اشتباهات خودپند نمي گيريم. مگر ما چه هستيم؟ كه هستيم؟ چه مزيتي داريم كه اينقدر قدرت مي طلبيم؟ زمان مي گذرد، روزها مي آيند و مي روند و هر روز قدرت ها دست به دست مي شوند وزائل مي گردند. مگر نامي از تو باقي مي ماند كه اينگونه مي جنگي؟ مگر يادي از تو مي كنند كه اينچنين طالب قدرتي؟ مگر زندگي چند سال است كه به جنگ بگذرد؟ زندگي همانگونه كه بود مي گذرد؛ چه قدرت در دست تو باشد؛ چه در دست من؛ زندگي همان است كه بود وهمان هم خواهد بود. مي داني چرا؟ چون زندگي همانندساختن يك جاده است؛ خاك هست، زمين هست، دست تو هم هست؛ تا مي تواني مي سازي و تنها وقتي جاده به پايان مي رسد كه ديگر تو تلاشي نكني. هيچ كس جاده زندگي ما را نمي سازد جز خود ما. پس چرا از منظره هاي اطراف جاده ات لذت نبري؟ چرا اكنون را حس نكني، فقط براي خاكي بيشتر يا جاده اي پهن تر؟ چرا فقط مي خواهي به مقصد برسي؟ تو به هر حال به هدفت مي رسي؛ پس مواظب باش چگونه زندگي مي كني! زندگي آنقدر كوتاه است كه حيف است به خصومت بگذرد. جنگ براي هيچ. مي كوشي، مي جنگي و موفق مي شوي؛ ولي وقتي هيچ را بدست آوردي، تازه مي فهمي چه عمري كه گذشت و چه مناظري كه از دست رفت و در مقابل هيچ را گرفتي. آري يكي از بزرگترين مشكلات آدميان، خصوصأ آناني كه هنوز فرصتها زياد به سراغشان مي روند و حقيقت هنوز مي تواند دست رويا هاي آنها را بگيرد؛ اين است كه: به راهي مي روند كه راه آن ها نيست؛ كاري مي كنند كه آزموده آن نيستند؛برايشان استعدادمفهومي ندارد؛ كوشش هايشان براي چيزي است كه ديگران مي خواهندوبراي كاري است كه ديگران مي پسندند؛ زندگي مي كنند ولي زنده نيستند؛ تكامل نيافته اند؛ فرصت هايشان گذشت و فقط خاطره اي ازآن باقي مانده؛ هميشه باآن خاطره مانوسند؛ هم حال را از دست مي دهند، هم آينده راو كم كم ارزش زندگي و معناي زندگي، به طرفي مي رود كه نمي خواهند؛ ارزش زندگي كم شده و جنگ براي هيچ آغاز مي شود. آري ارزش زندگي انقدر زياد است كه حيف است به جنگ بگذرد. طلوع و غروب خورشيد عادي است ولي حياتي نيز هست. گل فانيست ولي زيبا هم هست. باران سرد است ولي رشد هم ميدهد و انسان مي تواند بسازد؛ مي تواند به سمت نيكي گام بردارد. آري اي دنيا، بزرگي با آدم هاي كوچكت، گرمي با گوشه هاي سردت، زيبايي با همه بدي هايت، آبادي با همه ويراني هايت، شادي با همه غم هايت. اي دنيا عظيمي با وسعت كمت، درخشاني با تك خورشيد كوچكت. اي دنيا خوبي با خداي خوبت. آري خدا به انسانها آموخت: در جهاني كه تو زندگي مي كني، بدي هست، ظلم هست، سردي هست، جنگ هست. در جهاني كه تو زندگي مي كني؛ خوبي هم هست، نيكي هم هست، گرمي هم هست و پيروزي نيز وجود دارد.جهان پر از بدي است؛ بيا ما بيشترش نكنيم. زندگي چيزي نيست كه جبران شود، رفته ها رفته اند و آينده هنوز نيامده؛ پس حالت را به بطالت نگذران. باد در جستجوي مكان وزيدن، گل در جستجوي زمان شكفتن، ابر در جستجوي باريدن و آفتاب در جستجوي درخشيدن. آن ها به ما نگاه مي كنند و بايد ببينند كه انسان چگونه در جستجوي ساختن است. جهان پر از سردي ست؛ بيا سردترش نكنيم. بيا دستان گرمت رادر دستانم بفشار، مي توانيم سردي دنيارا بر اندازيم؛ بيا دستان مهربانت را به دستانم بده، مي توانيم خشم را شكست دهيم؛ بيا دستان سازنده ات را به دستانم گير، مي توانيم دنيا را دوباره زيبا تر و محكم تر بسازيم؛ بيا دستان مصممت را به دستانم بده، مي توانيم به ديگران بگوييم:ما مي توانيم. شما چطور؟ آري ما مي توانيم زندگي را معنادارتر از قبل نمائيم؛ اگر باور كنيم مانند قطعه اي كوچك در پازل بزرگ جهان هستيم؛ نقشي داريم و نيز وظايفي. انجام بايد داد تا تكامل يافت. زندگي پوچي نيست؛ وقت اضافه هم نيست. ما گناه كار نيستيم، چون مورد عشق خدا قرار گرفته ايم. دنياي ما محل تكامل ماست. بدي براي اين هست كه نيكي آشكار شود؛ دشمن براي اين است كه توان پيروزي تقويت گردد. بيائيدهيچ وقت و براي هيچ چيز نجنگيم، جزبراي روياهايمان و اهدافمان و هيچ وقت و هيچ كجا از اهدافمان دست نكشيم، جز وقتي ثابت شد كه اشتباه كرده ايم. براي جنگيدن نجنگ. هيچ چيز جز روياهايمان ارزش زندگي از دست دادن را ندارد؛ زيرا روياهاي ما زندگي ما هستند. به جزئيات زيبا بنگر: عشق را در گلبرگي ببين و آرزويي را در روزنه نوري. زندگي را در قلب خويش نگاه دار و اميد را در دانه شني. پرواز را از قطره اي پيدا كن و زمان را در حادثه اي. بيداري را از ستاره اي بياموز و فروتني را از درخت بيدي. نور را در قلبت جاي ده و صداقت را در اعمالت. ظرافت را از الماسي بيرون بكش و ايمان را از زندگي جدا مكن. آري اگر به جزئيات زيبا بنگري نوري قلب تو را روشن خواهد كرد؛ زندگي را زيبا خواهي ديد؛آنچنان زيبا كه ديگر هيچ كس به زندگي چنان نمي نگرد كه تو مي نگري. بجنگ ولي در راه حق، براي زندگي ، براي خوشي، نه براي افزوني، نه براي برتري و نه براي قدرت. در راه خداچون غباري باش تا محويت و همچنين زيبايي و ارزش زندگي را ببيني، تا نور را ببيني.

   به قلبت گوش بده، به تو زيبايي دنيا را نشان مي دهد. بدان تو هم براي ساختن دنيا نقش داري. پشت پنجره ها صدايي مي آيد، آيا تو هم مي شنوي؟ در دور دست ها نوري به چشم مي خورد، آيا تو هم مي بيني؟ آيا تو نيز گرمي دنيا را حس مي كني كه در گوشه هاي سرد آن پنهان شده؟ آيا تو هم منتظري دنيا را يكي عوض كند؟ آيا تو هم به خود گفته اي چرا آن يك نفر من نباشم؟ اگر اينگونه هست، بيا با هم باشيم، ما مي توانيم؛ مي توانيم دنياي اطراف خود را تغيير دهيم. ما مي توانيم اگر همه اين حقيقت را بدانند و به جمع ما بپيوندند.

 

با گل از راز سرخيش بگو. با آفتاب از درخشش و با باد از جا و مكانش حرف بزن. راز زندگي را پيدا كن. همراهش هم عشق را خواهي يافت و هم ارزش زندگي را.

 

                

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."