تاریخ عزیز، ما رابه کجا می بری؟ چاپ
چهارشنبه, 19 مهر 1385 12:58
تعداد بازدید :6179

" ده ها کودک در جریان یک حمله هوائی کشته یا زخمی شدند"   " برنامه های منظّم بهداشتی بین المللی, فلج اطفال را در جهان ریشه کن نمود" " تظاهرات گسترده, اعتصابات وزد وخوردهای شدید سالا نه ضررهای اقتصادی و فرهنگی هنگفتی به دولت ها وارد می سازد" " تعداد کمیسیون های سازمان ملل متحد جهت امور بشر دوستانه در حال افزایش است" " مسئله قاچاق زنان وکودکان یکی ازبزرگترین چالشهای جامعه جهانی است"...

این اخبار وصدها خبر دیگر که در طی شبانه روز از رسانه های مختلف دیداری و شنیداری جهان منتشر  می گردد و ما مستقیم یا غیر مستقیم در معرض آن هاقرارمیگیریم ،هریک تاثیری خاص برما دارد.

برخی از این حوادث شیرین وخوب هستند و امیدي خواب آلوده را در دل شنونده زنده کرده، رنگ تازه ای به تابلوی آرزوها می زنند؛ از سوی دیگر برخی از این حوادث آنچنان سخت ودردناک هستند که دل را به درد آورد ه، اشک از دیدگان جاری مي كنند و نهال آرزو وامید را می خشکاند.

درواقع ما فساد و ناامنی را با تمام وجود احساس می کنیم؛  بی بند وباری وبی قیدی را به وضوح می بینیم؛  جنگ ها و درگیری ها جزء لاینفک تیترهای روزنامه هاست؛  مشکلات عمیق اقتصادی ناشي ازعدم مدیریّت صحيح دولت ها گریبانگیرملّت ها گشته، اوضاع نابسامانی را ایجاد کرده است. هرچه می اندیشیم اتفاقات هولناکی را که در اطراف ما رخ مي دهد وبه طور روزانه  در حال افزایش است، بیشتر درک می کنیم.

امّا از سوی دیگر شاهد تلاش گروه هائی از انسان های صادق ومخلص نیز هستیم که از منافع خود گذشته ، به طرق مختلف برای بهتر شدن اوضاع هم نوعان خود تلاش می نمایند و سعی دارند تا رنگ و بوی دوستی ویکرنگی را درعالم تازگی بخشند. فعالیّت های محیط زیست و بهداشت عمومی ، کنگره های جهانی زنان وبین الادیان و تلاش برای پیشرفت اقتصادی واجتماعی جوامع ضعیف و... شاهد این ماجراست.     

درنگاه اول وبدون توجه، برای یک خواننده عادی، شاید تمامی این حوادثِ خوشایند وناخوشایند که خود ما نیزدرمیان آن ها زندگی می کنیم و با آن ها دست و پنجه نرم می نمائم؛ کاملاً تصادفی بوده، باید بنا به روند زندگی روزمره اتفاق بیفتد و شاید ما را سرگردان و نگران کرده ، با خود بیندیشیم که واقعاً ما به کدام سو می رویم ؟ آیا این اتفاقات هستند که حیات ما را می سازند؟ آیا این حوادث به هم مربوطند؟ اگربا هم ارتباط دارند این ارتباط چگونه است؟ آیا این ها هستند که تاریخ را می سازند؟ تاریخ ما را به کجا می برد؟ آیا ما باید همواره نگران این باشیم که قرار است در جائی از دنیا اتفاق هولناکی ویا شاید خوشایندی بیفتد یا نه؟ اصلاً این اتفاقات به چه علّت می افتند؟  

سعی در یافتن حقیقت عالم وجهت حرکت آن بدون شک ما را از سردرگمی ویاس دورخواهد ساخت و آرامشی درونی را همراه همیشگی ما خواهد کرد. شاید یکی از دغدعه ها ی ذهنی اقشار مختلف جامعه به خصوص نسل جوان همین موضوع باشد که قادر به برقراری ارتباط بین مسائل و حوادث نیستند وهمه این ها را قسمتی از زندگی عادی و روزمره خود می پندارند؛  امري که در واقع سبب ایجاد یاس وبی تفاوتی شدید در جوامع انسانی شده است.

 یافتن پاسخ هائي  منطقی و واضح برای این سئوالات سبب روشنی ذهن شده،  ما را برای داشتن يك زندگی شاد ومنظم کمک می نماید.

 یک موردجالب ازاين پاسخ ها می تواند این گونه باشد :

در دنیای ما دو جریان در حال وقوع است که همه اتفاقات از این دو جریان ناشی می گردند وتحت کنترل این دوهستند؛ یکی نابودی و ویرانی و دیگری سازندگی وآباداني. این دو جریا ن هم زمان در حال حرکتند وجهان را به سوی هدفی واحد پیش می برند.

 جریان تخريبي (تحلیلي) درنتيجۀ از بین رفتن نظام های قبلي است. با پیشرفت تکنولوژی و نیز تغییر ساختارها و روابط انسانی واجتماعی وقوانین حاکم بر آن ها وهمچنین تبدیل دیدگاه ها، نظام های کهن وسابق دیگردرخورشرايط زمان حال نبوده ومناسب نیستند و در نتیجه از بین می روند. این خرابی با مقاومت همراه است که آن را دردناک وسخت مي سازد و از سوی دیگر بر روی همین خرابه های گذشته است که نظام نوین جهانی (ترکیبي) که منطبق برنیازها وروابط جامعه کنونی است، تاسیس خواهد شد. در واقع برای رسیدن به مدینه فاضله ای که آرزوی دیرین بشربوده،  وجود این دو جریان حتمی واجتناب ناپذیر است ونهایتاً استقرارخیرودوستی نتیجه این تقابل ازلی است كه سبب رخ گشودن آبادی ، آزادی ، رفاه، امنیت وصلح بر پایه اصول روحانی خواهد بود. برای داشتن يك زندگی هدفمند این نگرش به ما کمک می نماید و دراین آشفته بازار دیگر اتفاقات مارا آزار  نمی دهند؛ بلکه آگاه خواهیم بود که تمامی آن ها جزء سلسله ای از حوادث است که جریان بزرگتری راشكلمي دهد كه بنا است ما را به سوی نجات پیش ببرد. دانستن این مطلب از هراس ها و سردرگمی ها می کاهد و ما را شاد و مسرور ساخته، فعّال واميدوارنگه می دارد. در واقع با علم به این مطلب است كه جایگاه خود را در عرصه زندگی مشخص می نمائِم؛  يعني اينکه  می خواهیم جزء کدام جریان باشیم؟ آیا می خواهیم جزء عناصر تخریبي باشیم یا جزء عناصر فعّال ترکیبي و سازندگی؟ آیا می خواهیم در جریانی حرکت نمائیم که نهایتاً زیبائی را درجهان حاکم می نماید یا خیر؟ مسلماً دوست مي داریم جریان سازندگی را قوی تر نموده،  به آن سرعت بخشیم تا مسئولیت خود را درقبال مرحله ای از حیات که در آن زندگی می نمائیم به انجام برسانیم.  

حرکت دنیا به سوی وحدت ودوستی وصلح درمیان این هیجانات واضطرابات،  تصوری زیبا و قابل دسترسی است که نیازمند گسترش علم وآگاهی تک تک اعضاء جامعه جهانی است.

  با آرزوی دست یابی آسان تروافزون تربه اين بینش وآگاهی .

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
هدی  - تجلیل |1386-4-9 06:04:13
ارکیده عزیز
مقاله پر مایه ات را خواندم و
حظّ بردم. چه الفاظ ، چه معانی ، قوی و موثر
است. از عنوانت بگویم که هم ابتکاری است و هم
نشانه دید مثبتی است که به تاریخ و سرنوشت آن
داری و از همان آغاز ، امیدی پر معنی به
خواننده می بخشد . مقدمه را هم با اخباری شروع
کرده ای که به خوبی ذهنیت لازمه را مهیا می کند
. نثرت روان وشیواست. کاربرد تشبیهات و
استعارات ، عالی و به اندازه است. اما مهمتر از
همه آنکه ، بیشتر از آنکه اطلاعات بدهی دیدگاه
داده ای. دیدگاهی مقتبس از آثار مبارکه. همان
طور که بهتر می دانی ؛ دنیای حالیه، دنیای
اطلاعات است ....

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."