خودتان بخوانید چاپ
مقالات شما
يكشنبه, 25 شهریور 1386 23:02
تعداد بازدید :6777

به نام گوينده توانا

تمامي كائنات جهان هستي دائمأ در حال تغير و تحول بوده و هستند حتي كوهها، درياها، شهرها وقريه ها همه و همه همچنان در حال تغير و تكامل هستند. در اين رابطه انسان ها نيز مستثني نبوده اند.

با جستجو و تلاش در زمينه هاي علمي،پزشكي، مذهبي و... به دنياي كنوني رسيدند. هر كس آمد نظريه هاي قبلي را يا رد كرد و يا با ادله جديد كامل تر كرد. مثلأ در زمينه هاي پزشكي زماني مي گفتند فلان دارو جهت درمان فلان بيماري مفيد است ولي با گذشت زمان و تحقيقات كامل تر به نتيجه اي جديد تر دست يافته اند كه نظريه قبلي را يا رد مي كند يا تكميل تر مي كند. در مسائل اعتقادي و ديني نيز اين قضيه صدق مي كند. قبل از شروع گفتار،بنده با توجه به تحقيقاتم ، بايد اين نكته را مورد تاكيد قرار دهم كه بنده قصد بي احترامي به هيچ يك از اديان الهي را نداشته و تمام مظاهر ظهور الهي از ديدگاه بنده مورد احترام بوده و هست. از زمان زرتشت شروع مي كنم. احكام اجرايي و ديني حضرت زرتشت را كه مطالعه مي كنيم مي بينيم تمام مسائل آن احكام براي جو امروز و ذهن و آگاهي مردم امروز نامتناسب بوده و به درد جهان امروز نمي خورد. كتاب مقدس انجيل را كه مي خوانيم درمي يابيم كه احكام و آئين مسيح آئين زيبايي است، ولي باز با نياز مردمان امروز مطابقت ندارد. پس از مطالعه قرآن و بررسي در مورد كتب اسلامي درمي يابيم كه احكام و دستورات اسلامي باز جوابگوي نياز بشر امروز نمي باشد. حتي احكام ثانويه كه توسط مراجع تقليد به مردم القاء مي شود نيز جوابگوي نياز دهكده جهاني نمي باشد. در ارتباط با مسائل اسلامي به چند نكته زير اشاره مي كنيم:

1- در مكتب تشيع مسلمين بر اين اعتقادند كه بايد هر مسلمان يك مرجع تقليد داشته باشد كه وي در مورد مسائل ديني تحقيق كرده و به آن ها تفهيم كند. در صورتي كه در قرآن در سوره الاسراء آيه 36 آمده است كه هرگز چيزي را كه به آن اطلاع نداري پيروي نكن . با توجه به مضمون آيه فوق چگونه مي توان چيزي را پيروي نمود كه شخص ديگري با خصوصيات انساني ما كه فقط مقداري از اطلاعاتش در زمينه هاي ديني و فقهي و فلسفي از ما بيشتر است به ما مي گويدو ما به آن هيچ اطلاعي نداريم و حاصل تحقيقات خودش را به عنوان احكام وارد ذهن مي كند و به قول معروف ما گوسفند و او چوپان ما است. اين چنين مسئله اي در جهان كنوني مسئله اي غير قابل قبول مي باشد.

2- در ارتباط با تطابق دين و علم بايد گفت در مكتب اسلام اين مسئله قابل قبول نمي باشد به طور مثال ما مي دانيم كه در تمام خاك هاي جهان انواع ويروس ها و ميكروب ها وجود دارند و در صورتي كه اين خاك به صورت و يا چشممان برخورد كند امكان مبتلا شدن به انواع بيماري وجود دارد با اين حال در سوره نساء آيه 43 به مسلمين گفته شده در صورت نبودن آب و براي خواندن نماز و قبل از خواندن حتمأ بر خاك تيمم كنيد. و در موارد ديگر مسئله نجس و پاك مطرح شده است ولي در زندگي امروزي ما واژه هاي فوق ديگر معنايي ندارد و به جاي آن ها تميز و كثيف جايگزين است كه به مفهوم عاري از ميكروب و حاوي ميكروب مي باشد كه اين مسئله را در آب هاي كر و قليل در اسلام باز به صورت پاك مطرح كرده اند در صورتي كه اگر كوچكترين ويروسي وارد اين آب ها شود ديگر به اصطلاح پاك محسوب نمي شود.

3- در اسلام زن و مرد حقوق يكسان ندارند. در زندگي امروز و در جهان فقط از لحاظ فيزيكي است كه زن و مرد از يكديگر تميز داده مي شوند و بايد هر حقوقي كه مردان دارند زنان نيز داشته باشند. در كليه فعاليت هاي فرهنگي سياسي ، اقتصادي و علمي و غيره زنان نيز مانند مردان و حتي در بعضي مواقع با ظرفيتهاي بالاتر از مردان مشغول خدمت به خلق خدا هستند. پس از مطالعه سوره نساء در مي يابيم حقوق ذكر شده زنان در آيه فوق فقط متناسب دوران مخصوص بوده است و در زمان امروز مورد تأييد نمي باشد. در آيه 34 همين سوره تسلط مردان به زنان و حتي تنبيه زن توسط مرد ذكر شده است. باز در زمينه نابرابري ارث بين زن و مرد آيه 11 همين سوره مشاهده مي شود كه حقوق زنان هنوزفاصله ي زيادي تابرابري دارد . لازم به ذكر است در زمينه ارث، زماني كه اين احكام نازل شده است مردان از زنان خيلي بيشتر زحمت كشيده و كار مي كرده اند ولي در جهان كنوني زنان نيز مي توانند كارهايي كه مردان انجام مي دهند را انجام دهند. باز در سوره بقره آيه 228 مي خوانيم كه مردان را بر زنان افزوني و برتري خواهد بوددر صورتي كه هيچ برتري بين زن و مرد در دنياي امروز وجود ندارد.

4- نكته بعدي مورد توجه اين جانب اين است كه در اسلام كسي كه غير از اسلام ديني اختيار كند او را مرتد و كافر مي دانند(سوره آل عمران آيه85) ولي در صورتي كه در سوره بقره آيه256 ذكر شده است كه در كار دين هيچ اجباري نيست. بشر در دنياي كنوني آزاد است هر عقيده اي را كه مورد نيازش است بپذيرد. همانطور كه در زمان حضرت محمد از وي مي پرسند راههاي رسيدن به حق چه تعداد است؟ ايشان مي فرمايند به تعداد بشر. پس از اين مطلب نتيجه مي گيريم كه اولأ دين جبري نمي باشد و تحقيقي است . ثانيأ هر انساني به سبك و راه انتخابي خودش به وصال حضرت حق مي رسد.(سوره بقره 148)

5- در ارتباط با احكام اجرايي دين اسلام بايد گفت جهان امروز به سمت صلح و دوستي و محبت و حل مسائل يكديگر پيش مي رود در صورتي كه احكامي مثل قطع دست دزد (المائده آيه 38) و يا حكم رجم انساني كه زنا كرده است و يا احكامي نظير اينها وجود دارد. در دنياي كنوني مي توان جايگزيني ديگر هم از نظر اجتماعي و هم از نظر فرهنگي به جاي احكام فوق در نظر گرفت. در مورد احكام مثال زده بايد ديد آيا دزد به حق و حقوق قانوني خود دست پيدا كرده و باز دست به دزدي زده است؟ و يا زن و مردي كه زنا كرده اند ، هيچ دليلي بر اين خطاي خود داشته اند ؟ آيا نداشتن همسر و يا فقر مالي براي زنان و بي مهري مرد و زن باعث چنين خطائي شده است؟ صرفاً در نظر گرفتن چنين احكامي براي اشخاصي خاطي مسئله اي است كه دربراي مردم درجهان امروز غير قابل قبول مي باشد.

6- مسئله بعدي مسئله موسيقي در اسلام است كه به عنوان لهو و لعب شناخته شده است. بشر امروز مي داند كه موسيقي براي وي غذاي روح است. حتي در زمان حضرت رسول براي نيرو دادن به سپاهيان از موسيقي استفاده مي كردند ولي امروزه علماي دين اين مسئله را رد كرده و يك موضوع غير منطقي مي دانند. در صورتي كه علم امروز مي گويد موسيقي حتي براي حيوان و نبات نيز مفيد مي باشد.

از شش مبحث فوق به اين نتيجه مي رسيم كه انسان ها بايد پس از تحقيق و تحري حقيقت مكتبي را قبول كنند كه با علم امروز و فرهنگ حاكم بر جهان امروز مطابقت داشته باشد. به نظر بنده علت تمام حوادث ، نابساماني ها، فسادها و سردرگمي هاي جوامع دنيا در اين است كه پيرو مكاتب گذشته بوده و هرگز به مسئله امروزي شدن آئين فكر نمي كنند.

در پايان بايد بگويم بنده پس از سال ها تحقيق در مورد مظاهر ظهور الهي به نتايج مورد بحث دست پيدا كرده و بسياري ازتفكرات خود را كه به زمان خودش اختصاص دارد كنار گذاشته و حقيقت دين رادرآئيني جهاني يافته ام. اميدوارم خداوند جهان آفرين در راهي كه انتخاب كرده ام مرا ياري نمايد.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
قاصدک |1386-6-28 02:30:48
ما باید عاشق نور باشیم از هر چراغی بتابد.
باید عاشق گل باشیم از هر باغی بروید. ما باید
خواهان حقیقت باشیم از هر منبعی ظاهر شود.
تمسک به یک چراغ مانع می شود تا قدر نوری را که
در چراغهای دیگر می تابد بدانیم. پس بیائید
برای جستجوی حقیقت، تعصبات وافکار ناچیز را
دور بریزیم وبا فکری روشن ومستعد که لازمه
چنین جستجویی است، پیش رویم.
قطره |1386-6-26 15:27:00
وقتي به ابتداي آفرينش و خلقت مي انديشم وقتي
به پيرامون خود مي‌نگرم در مي‌يابم كه
"تكامل تدريجي" اصلي است كه بر اين جهان و
تمام كائناتش حكم مي‌نمايد پس چگونه مي توان
پنداشت كه خداوند مهربان اين بشر در حال تكامل
را به حال خود رها كند و همانگونه كه هزاران
سال پيش با وي سخن مي گفت حال نيز همانگونه او
را مخاطب سازد ؟ آيا اين از حكمت و محبت الهي
به دور نمي باشد؟ من هم با نظر دوست عزيزمان
موافقم حتي دين الهي و احكام آن نيز بايد
مطابق با زمان تجديد گردد و بتواند بشر را در
راه كمال و سعادت ياري رساند .

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."