اولين ملاقات پسران و دختران چاپ
شنبه, 02 آذر 1387 08:53
تعداد بازدید :7929

بنده امسال به سلامتی به دانشگاه وارد شدم؛ آن هم دانشگاه سراسری. دانشگاه از هر لحاظ با مدرسه متفاوت است. اساتید و دانشجویان روش‌های متفاوتی را برای تدریس و تحصیل پیش می‌گیرند. امّا سوای از درس‌خواندن، محیط اجتماعی دانشگاه یک فرق بسیار بزرگ با مدرسه دارد. شاید در کشور ما این اوّلین محیطی است که دختران و پسران با هم گروهی را تشکیل می‌دهند که اعضای آن از نزدیک همدیگر را ملاقات می‌کنند. متأسفانه از زبان دانشجویان ترم‌های بالاتر، خبرهای ناگواری از فسادهای اخلاقی شنیده ام که برایم بسیار تعجّب‌آور بود.

علاوه بر این‌ها، چیزهایی نیز با دیده‌ی خود شاهد بوده ام که بر حیرتم افزود. چند تن از صمیمی‌ترین دوستان من که گمان می‌کردم خیلی از خصوصیات اخلاقی آن‌ها را می‌شناسم، در یک ارتباط برقرار نمودن بسیار ساده با جنس مخالف به شدّت مشکل داشتند. یک سری از دوستانم زیادی افراطی عمل می‌کردند و واکنش‌هایشان در ارتباط برقرار کردن با دختران، شامل هیجان‌های بسیار شدید بود؛ مثلاً بذله‌گویی‌های نابجا. و عدّه‌ای دیگر از دوستانم نیز بسیار در این مورد خجالتی برخورد می‌نمودند. البتّه دختران نیز در ارتباط با پسران مشکل داشتند، امّا به طریقی متفاوت با نشانه‌هایی متفاوت. به نظر نمی‌رسد که این نوع رفتارها در تعامل میان دو جنس طبیعی باشد. گمان نرود که برخورد خودم را با جنس مخالف طبیعی و صحیح می‌دانم؛ فقط تمایل دارم تا این مسئله را مطرح کنم تا با کمک هم چاره‌ای برای آن بیندیشیم.

یکی دیگر از رفتارهای تعجّب برانگیز، تعصّب خاص نسبت به جنس خود است. تا جایی که شاهد بوده‌ام، هر دو جنس در این رفتار مشترک هستند. مثلاً دختران اگر سرشان برود حاضر نیستند که از پسران جزوه قرض بگیرند و یا پسران اگر سبیل‌شان هم برود خیال پرسیدن سؤال از دختران به مغزشان راه نمی‌یابد. در درس جواب دادن هم بسیار نسبت به هم حسودی می‌کنند و همه‌اش تلاش می‌نمایند تا به قول خودشان جنس مخالف را "ضایع" نمایند.

اگرچه روانشناس نیستم ولی غیر منطقی نیست اگر این رفتارها را به دو دسته تقسیم‌بندی کنیم. یکی رفتارهایی است که جهت جلب نظر جنس مخالف بکار می‌رود، و دیگری رفتارهایی متعصّبانه که می‌خواهد اعلام نماید من نسبت به تو برترم و فکر دوستی را از سرت بیرون کن. یک وقت فکر نکنید که هر فردی فقط یکی از این نوع رفتارها را دارد، خیر! این دو رفتار به نسبت‌های متفاوت در هر فرد جمع شده و در اصل یک پارادوکس و تضادّ عجیب را رقم زده‌است. هر جنس بسیار کنجکاو است تا رفتارهای جنس دیگر را بشناسد (توجّه نمایید که اختلاط دانشگاه‌ها اولین برخورد میان دختر و پسر در جامعه‌ی ماست) و در عین حال چون می‌ترسد که این کنجکاوی لو برود، از طرف دیگر سعی می‌نماید تا خود را نسبت به جنس مخالف متنفر جلوه دهد. این را هم بدانیم که این رفتارها در افراد با پیشینه‌ی فرهنگی و اعتقادی متفاوت، فرق می‌کند؛ مثلاً کسی که از شمال ایران است، با فردی که از مرکز ایران است دو رفتار متفاوت را نشان می‌دهد و حتّی برخی متعادل‌ترند و برخی بسیار گیج و سر در گم. چیز دیگری هم بود که مرا بسیار رنجاند و آن طرز برخورد برخی اساتید بود. اساتید باید در تعدیل تعاملات دانشجویان تلاش نمایند امّا با رفتار خود، در حقیقت شعله‌ی آتش را فوت می‌کنند تا شعله‌ورتر شود؛ مثلاً عباراتی تبعیض آمیز و رقابت برانگیز همچون "امروز پسرها خیلی بهتر از دخترها در کلاس فعالیت انجام دادند."، بدترین ضربه را به بهبود روابط وارد می‌آورد.

اینک باید بیندیشیم که چرا در جامعه‌ی ما چنین معضلی وجود دارد. باز هم باید اذعان نمایم که جامعه‌شناس و روان‌شناس نیستم که از عهده‌ی بررسی و آسیب‌شناسی این مسئله‌ی پیچیده برآیم، امّا می‌توانم به عنوان عضوی از جامعه که خود از درون، شاهد چنین مسائلی است، آنچه را که از نظر ظاهری مرتبط با این مشکل به نظر می‌رسد بیان کنم.

همانطور که قبلاً اشاره شد، دانشگاه تقریباً اوّلین مکانی است که افراد در آن یک گروه مختلط از نظر جنسی را تجربه می‌نمایند. ظاهراً یکی از نقص‌های کار ما همین‌جا است. در جامعه‌ی ما روی عفت و عصمت تأکید زیادی می‌شود؛ امّا گویی ما فرق میان عفت و یک ارتباط صحیح اجتماعی را نمی‌دانیم. پسران و دختران از زمانی که به مدرسه می‌روند کمتر پیش می‌آید که چشمشان به جنس مخالف هم‌سن خود (خارج از حیطه‌ی خانواده) بیفتد تا زمانی که وارد دانشگاه می‌شوند. سنّ آغاز به تحصیل دانش در ایران 7 سالگی است و سن ورود به مؤسسات آموزش عالی بیش از 18 سالگی. فرد 7 ساله یک خردسال است و فرد 18 ساله یک جوان. اوّلین برخورد پس از 11 سال دوری از جنس مخالف اگر فرد را حیرت‌زده و مبهوت نکند جای تعجّب دارد. یک جوان 18 ساله در کشور ما هیچ کدام از ویژگی‌‌های اخلاقی جنس مخالف را نمی‌شناسد، و فقط ویژگی‌های جسمانی او را می‌داند؛ و این نشان می‌دهد که برخلاف تأکید فراوان ظاهری بر روی پاکدامنی، نه تنها این مهم برآورده نشده‌است بلکه یک معضل دیگر هم پیدا شده و آن عدم توانایی در برقراری یک تعامل شکیل و متناسب اجتماعی است.

مدرک این سخن آنکه دانشجویان ترم‌های بالاتر در دانشگاه‌ها، که مدّت بیشتری را با جنس مخالف سر کرده‌اند، از نظر توانایی تعامل اجتمایی با جنس مخالف خیلی قوی‌تر عمل می‌کنند و یا آن‌هایی که در جامعه‌ای بزرگ شده‌اند که از کودکی با جنس دیگر مراوده‌ی اجتماعی داشته‌اند، در برقراری ارتباط سالم موفّق‌تر هستند. باید فکر کرد که اگر قرار است پسر و دختر در دانشگاه چشمشان به چشم یکدیگر بیفتد و مات و مبهوت شوند، چرا این مسئله را از زمان کودکی برای فرد عادّی نمی‌کنیم؟ چرا در جامعه‌ی ما پسر و دختر نمی‌توانند اگر مثل خواهر و برادر به هم نمی‌نگرند لا اقل همانند دو انسان که هر کدام فقط ظاهری متفاوت دارد یکدیگر را بپذیرند؟

باید فکر کرد.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
مینا  - روابط دختران و پسران |1387-11-9 02:44:23
مقاله بسیار جالبی یود و بیانگر یک واقعیت که
نه تنها در دانشگاه بلکه در کل جامعه وجود
دارد. با کمال تاسف اغلب دختران وپسران از
سنین نوجوانی بیشتر از نظر جنسی به هم نگاه
میکنند. اما همانگونه که کاربر گرامی پسر
خورشید عنوان کرده است خانواده ها نقش بسیار
مهمی در این زمینه باید داشته باشند .
پسر خورشید |1387-10-5 16:35:50
متشکرم از نظرتان. درست متوجه شدید. هدف من هم
همین بود که بیشتر در این مورد به فکر فرو رویم
و صحبت نماییم. دلم نمی‌خواست که بحثی را باز
کنم و خودم ببندمش.
افی  - با تشکر |1387-9-12 11:53:48
متن بسيار جالب بود ولی بيشتر شبيه يک مقدمه
می ماند و خواننده را منتظر بقيهی آن می
گذاشت.به نظر من محيط خانواده در چگونگی
برقراری اين روابط بسيار موثر می باشد.
پسر خورشید |1387-9-7 03:26:36
دوستان از شما خیلی ممنونم

نظرات شما خیلی
به من کمک کرد.

البته می‌دانم که در جوامع
غربی، عنان حیا و عفت از دست رفته است. امّا در
ایران عزیزمان که جامعه و حکومت آن تاکید
فراوان بر روی عصمت و پاکی دارد چرا باید چنین
باشد؟ مشکل کار از کجاست؟ در مطلبی که نوشتم
البته منظوم این نبود که تنها دلیل این مشکل،
سعی در جدا نگه داشتن پسران و دختران از
یکدیگر است. بلکه منظورم این بود که تاکید بیش
از حد بر این جدایی، حس کنجکاوی طرفین را
برانگیخته‌تر می‌کند. حتی اگر مسئله‌ی شهوت
و نیروی جنسی نیز در میان نباشد این کنجکاوی
به نحو شدی...
ایراندوست |1387-9-6 17:57:22
مقاله ی بسیار جالبی بود بخصوص انتقاداتی که
از وضعیت موجود ارائه داده بود کم نقص بود .
متاسفانه روابط بین دختران و پسران حاکی از
دوستی نیست بلکه همراه با بی وفائی ها و منفعت
طلبی طرفین است . همچنین بحث دیگر در این دوستی
هال تنوع طلبی است که توقع افراد را بالا برده
و ازدواج را برای آنان سخت تر می سازد این در
حالی است که جوانان آن را راه حلی مناسب برای
شناخت از جنس مخالف و زندگی زناشویی بهتر می
دانند اما خطرها و ریسک های آن را نادیده می
گیرند . اینکه با درگیری عاطفی یکی از طرفین
چقدر اوضاع بغرنج می شود و یکی از طرفین حس
مالک...
سامي |1387-9-4 02:42:00
موضوع مهمي است. ممنون كه به آن پرداختي. من
فكر مي كنم ارتباطي صحيح و با رعايت اعتدال و
موازين فرهنگي و اخلاقي مناسبتر از اين روش
است كه اكنون وجود دارد. ما نه بايد فرهنگ
مبتذل غربي و مثلاً هم خانه بودن يك دختر و پسر
را بپذيريم، نه آنقدر صلب و تغيير ناپذير
باشيم كه هيچ تغييري در روش هاي خود ندهيم. از
فاميل و دوستان شروع كنيم. دختران و پسران
فاميل كه مسلماً رعايت شئون يكديگر را مي
كنند، نبايد از همديگر فرار كنند و جدا بمانند

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."