نقش هاي مثبت و منفي رسانه ها بر فرهنگ جامعه چاپ
شنبه, 19 آبان 1386 12:41
تعداد بازدید :10628

 رسانه ها بستگي به ميزان استفاده اي كه از آن ها مي شود،  مي توانند تأثيرات مثبت يا منفي در روابط انساني ، شيوه زندگي و عادات و رسوم مردم و كالاهايي كه استفاده مي شود ، بگذارند؛ يعني  عملكرد آن ها در دو سوي متفاوت مي باشد . ايجاد رفتارهاي مثبت،  مانند استفاده ازبرنامه هاي روانشناسي و ايجاد رفتارهاي آگاهانه، آشنايي با فرهنگ هاي مختلف و گسترش وسعت ديد براي برقراري ارتباط بهتر با ديگر ملل جهان ؛ ويا ايجاد كردارهاي منفي، ازطريق پخش فيلم هاي خلاف اخلاق و رواج خشونت و روابط نامشروع جنسي ، تقويت تعصبات ملي و غيره ازآثاررسانه هااست. اما بايد گفت اثراتي پايدار و مثبت مي باشد كه قوه تفكر را به كار اندازد و اعمالي آگاهانه را از انسان ظاهر سازد . از آنجايي كه ميزان شيوع مطالعه در يك جامعه نشان دهنده ميزان آگاهي عمقي افراد آن جامعه مي باشد ، بايد يكي از اثرات رسانه ها را در رابطه با اين موضوع بررسي كرد.« ويژگي اصلي رسانه ها قدرت وشعاع عمل گسترده است »( كتاب درسي) و اين دو خصوصيت سبب گرديده كه افراد اهل مطالعه را با افراد ديگر مرتبط سازد و بالعكس .

 در روزنامه شرق سال سوم شماره 54 در طي مقاله اي اشاره مي شود كه چاپ اول كتاب ها نيز بسيار اندك است (البته متذكر مي گردد موضوع، راجع به كشور ايران مي باشد ) و اين امر به خصوص در حوزه علوم انساني و سپس در ادبيات، بيشترين ميزان را دارد . وقتي به زندگي عادي و روزانه خود توجه مي كنيم مي بينيم علوم طبيعي و رياضي كه در همه كشورها بسيار اهميت دارد، در بهبود و رفاه زندگي مادي بسيار موثر است و ايرانيان نيزدر اين مسير بسيار تلاش مي نمايند؛  ولي در زمينه علوم انساني كه با رفتار فرد و چگونگي وضع جامعه و بررسي ساختارها و تغييرات آن مرتبط است ، نسبت به مواضع ديگر كوشش چنداني صورت نمي پذيرد.  اگر چه در اين زمينه تمامي افراد صاحب نظرند و هر انساني بالقوه يك روانشناس يا جامعه شناس يا سياستمدارد و... مي باشد ، ولكن اين نظريات سطحي چون مبناي مطالعاتي و تحقيقي ندارد در بسياري از موارد مي تواند مضر هم باشد .مطالعات در زمينه علوم انساني ضمن آنكه ما را به چگونگي عملكرد انسان و جامعه دقيق تر و واقع بين تر مي سازد؛ نيز مارا از پذيرش بدون تفكراظهارات سياستمداران كه در رابطه با مسائل اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي بوده،  از رسانه ها به عنوان ابزاري دردستان آن ها، پخش مي شود؛ دور مي نمايد .

به غيراز استفاده هاي سياسي و تبليغاتي كه براي فروش كالاها و توسعه فرهنگ مصرف از رسانه ها صورت مي پذيرد، افرادي نيزكه مسئول تهيه برنامه ها مي باشند، در درجه اول طالب ن هستند كه تعداد بيننده و شنونده خود را افزايش دهند. البته بايد گفت در اين ميان افرادي هستند كه خود را در قبال نيازهاي فكري و تحقيقي ، مسئول مي دانند و برنامه هاي جالبي نيزتهيه مي كنند.

در معناي فرهنگ و جامعه در كتاب جامعه شناسي آنتوني كيدنز چنين آمده است :

     « فرهنگ را مي توان به لحاظ مفهومي از جامعه متمايز كرد. اما رابط بسيار نزديكي بين اين مفاهيم وجود دارد « فرهنگ » به شيوه زندگي اعضا يك جامعه معين، عادات و رسوم آن ها ، همراه با كالاهاي مادي كه توليد مي كنند، مربوط مي شود. جامعه به نظام روابط متقابلي اطلاق مي گردد كه افرادي را كه داراي فرهنگ مشتركي هستند، به همديگر مربوط مي سازد».

     بايد گفت به غير از اثراتي كه رسانه ها در روابط داخل خانواده و يا جامعه و يا نحوه آداب و رسوم ... دارند ، به عنوان برقرار كننده رابطه بين افكار توليد كنندگان(  شامل گروههاي مختلف فرهنگي ، اجتماعي و سياسي) و مردم ، بايد بيشتر مورد دقت نظر عموم مردم قرار گيرند؛  يعني بايدرسانه ها و عملكرد آن ها نقد و بررسي شود؛ زيرا گستره استفاده از آن ها بسيار زياد است؛ امري كه در كل جوامع به صورت يك فرهنگ در آمده است .

     « طبق آمار سال 1997 ، در جهان ما، 1/296 ميليون نفر از برنامه هاي تلويزيوني استفاده مي كنند و همين آمار مي گويد كه تعداد بينندگان اروپايي از همه جا بيشتر بوده است. براي هر هزار بيننده اروپايي 446 دستگاه تلويزيوني موجود است، در حاليكه در آسيا براي هر هزار نفر 190 دستگاه و در ممالك در حال رشد براي هر هزار نفر 157 دستگاه وجوددارد. اين تفاوت وقتي گوياتر مي شود كه مي بينيم در مقابل 548 دستگاه براي هر هزار نفر در كشورهاي پيشرفته ، در ممالك كم توسعه براي همين تعداد فقط 22 دستگاه وجود داشته است ... در كشورهاي در حال توسعه يكي از مهمترين دلايل عقب افتادگي ، بي سوادي مردم و در نتيجه عدم اطلاع كافي از امور اجتماعي ، بهداشتي ، اقتصادي ، سياسي و غيره است ...»   « از كشورهاي در حال توسعه بگذريم ، در كشورهاي پيشرفته نيز زير لواي آزادي همه نوع برنامه اي آماده و به بازار عرضه مي شود ... در نتيجه در هرزمان امكان تماشاي برنامه براي هر نوع سليقه اي وجود دارد . به اين ترتيب انسان به آساني مي تواند به يك دستگاه گيرنده اي تبديل شود كه مرتب تحت تأثير برنامه هاي تلويزيوني قرار گيرد . در نتيجه قدرت تفكر خلاق را از دست مي دهد و از انچه دستگاه تلويزيوني به او تلقين مي كند نا خود اگاه تبعيت مي كند »پيام بهايي 253

     شايد بتوان گفت عدم وجود فرهنگ مطالعه تأثير برنامه هاي تلويزيوني و ديگر رسانه ها را چند برابر نموده است و اين امر دو سويه است؛  يعني جذابيت برنامه ها ، خصوصأبرنامه هاي تصويري و شيوع اين برنامه ها در ميان مردم [ مردم جهان هر روز قريب 3/5 ميليون ساعت وقت صرف تماشاي تلويزيون مي كنند] خود عاملي براي كم كردن مطالعه و تفكر خلاق است . بدين ترتيب كه اولين اخبار و اطلاعات كه صحت و سقم آن مشخص نيست از طريق تلويزيون به اطلاع مردم مي رسد؛  البته مي توان اينترنت را از اين جهت وسيله ارتباطي بسيار مفيدي دانست كه از جنبه هاي تخصصي نيز كمك هاي فراواني مي نمايد . البته بايد سايت هايي را كه اطلاعات غلط مي دهند شناخت و يا از سايت هاي مستهجن پرهيز نمود.

 بسياري از برنامه هاي تلويزيون در ميان اقشار مختلف بيننده دارند؛  مانند سريال ها و حتي برنامه هاي علمي مانند تغذيه بهتر ، و يا مطالب روانشناسي ... طالبان اين برنامه ها نقاط مشتركي مي يابند تا با ديگران راجع به آن به گفتگو بنشينند . در ميان دوستان مدرسه ، درمحل كار ، حتي در ايستگاه مترو و يا در اتوبوس ، خانم هايي كه محقق هستند ، اطلاعات علمي را از طريق تلفن به فرزندان و يا ديگر دوستان خود انتقال مي دهند .

برنامه هاي تلويزيوني دريچه اي است براي آشنايي با اموري كه قبلأ از ان ها اطلاعي نداشتيم؛  ولي همانطور كه در مجله پيام بهايي آمده است مشكل اصلي آن است كه اوقات بسيار زيادي صرف تماشاي تلويزيون مي گردد كه اگر براي آن برنامه ريزي نشود، افراد به صورت تابعان تلويزيون هر گونه اخلاق و رفتاري را مي پذيرند و بخصوص به علت ستاره سازي و اسطوره پروري،  شيوع آن در ميان كودكان و نوجوانان، اثرات سويي بر جاي مي گذارد  و حتي در خانواده هايي كه به نقد برنامه ها مي پردازند تربيت از والدين گرفته مي شود و آنان تنها به عنوان نقادان برنامه ها در مي آيند تابلكه اثرات آن را خنثي سازند .

كافي است دريك خانواده براي يك هفته تلويزيون خراب شود انگاه مشاهده مي گرددكه اعضاءچگونه با هم ارتباط برقرار مي نمايند و چقدر مطالب دارند كه مي توانند براي هم بازگو كنند، البته به غير از وقايع روزمره مدرسه و يا محل كار . بايد ديد كه افراد خانواده براي وقت آزاد خود تا چه حد مي توانند خلاقيت داشته باشند .

     « هنوز اهميت وقت آزاد و چگونگي استفاده از ان براي بشر معلوم نيست . امروزه قسمت اعظم اين وقت در بسياري از نقاط جهان صرف تماشاي تلويزيون مي شود و با كمال تأسف برنامه هاي تلويزيوني اكثرأ در جهت خشونت و جرم و جنايات و انحرافات اخلاقي و شهوتراني است . تماشاي چنين صحنه هايي براي كودكان آنچنان تاثيري دارد كه گويا خود مورد تجاوز و حمله قرار گرفته اند و از اين جهت ، اكثرأ گرفتار اضطراب و خواب هاي آشفته و عصبانيت و حركات ضد اجتماعي مي شوند . به عنوان مثال يك نوجوان امريكايي در طي دوره تحصيلي خود لااقل شاهد صد هزار حمله با اسلحه و 800 قتل در روي صفحه تلويزيون است. »پيام بهايي 178

اثرات مخرب تلويزيون بر فرهنگ خانواده و جامعه در دراز مدت، قابل بررسي است كه تا چه حد روابط سست گشته و عدم احترام در جامعه رواج يافته است و اركان خانواده متزلزل شده است .

بايد گفت براي كودكان و نوجوانان، اثرات مخرب اينترنت مي تواند از تلويزيون هم بيشتر باشد؛  زيرا در اينجاديگر كنترل معمولي يك پدرو مادر دلسوز و نه مطلع هم وجود ندارد .

در نهايت نمي توانيم منكر تأثير رسانه ها در تغيير و بالا بردن سطح فرهنگ كلي جامعه ، گرديم . در اين ميان راديومي تواند بسيار مفيد باشد . در زماني كه افراد كار فكري انجام مي دهند ( مانند كار خانم ها خانه دار، آرايشگر ها ، خياط ها و...) برنامه هاي راديو مي تواند در ايجاد شادي و تغيير روحيه ، اطلاع رساني و آشنايي با نكات جديد ... بسيار مفيد باشد؛  ضمن آنكه مانند تلويزيون افراد را ساعت ها درمقابل خود ميخكوب نمي نمايد.

اما رسانه ها چگونه بايد عمل نمايند ؟ شايدگفت كه بااستفاده از تجربيات افراد محقق و به كارگيري مطالب مفيد در ايجاد و توليد برنامه هاي مختلف، رسانه ها مي توانند فرهنگ هاي سودمند را در ميان مردم رواج دهند . تشكيل انواع نمايشگاههاي كتاب و تبيلغ آن ها از طريق رسانه ها و برگزاري مسابقات براي كتاب هاي مطالعه شده و توليد انواع برنامه هاي فرهنگي و به كار گيري آن در سريال هاي مختلف ، توجه به زندگي مخترعين و مكتشفين،  به جاي ساختن اسطوره هاي كاذب و ايجاد الگوهايي كه مشاهده آن ها توسط جوانان و نوجوانان براي هيچ خانواده اي نه تنها ايجاد نگراني نمي كند، بلكه سرمشقهاي لازم راهم به آن ها مي دهد؛ با چنين برنامه هايي است كه شايد بتوانيم در مدرسه ، محل كار ، ايستگاه مترو و يا اتوبوس،  حقيقتأ حرفي براي گفتن و مطرح كردن با ديگران داشته باشيم و با يكديگر تبادل افكار و نظريات بنماييم.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
alireza_tip |1387-8-13 08:22:28
بدنبود

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."