علم حقيقي چاپ
جمعه, 19 آبان 1385 14:07
تعداد بازدید :6457

 اين هفته تب كنكورخيلي بالاگرفته. هردوستي را مي بيني ازكنكور مي گويد وترس از اين كه رتبة بالايي نياورد. بعضي ها هم مي ترسند ازاين كه مجاز به انتخاب رشته نشوند. تلفن زنگ مي زند ...دوستم بود؛ زنگ زده بود كه بايكي مثل خودش صحبت كند، شايد اضطرابش كم شود؛ اضطراب اين كه وقتي كارنامه اش رامي گيرد بايك عدد سه چهاررقمي به بالا مواجه نشود. اما من چطورمي توانم به او اميدبدهم؟ آخر خودم هم نگران نتيجه هستم. ولي اين همه نگراني واقعاً براي چيست؟ آيا ارزش دارد كه به خاطر نتيجة يك امتحان اين قدر نگران بود، مريض شد، حتي سكته كرد و مرد!؟

 امروز، اين تفكر كه كنكوراولين وآخرين راه براي آينده ي جوان است، فكر اكثر جوانان ايراني است. بعضي فكر مي كنند اين مشكل تنها براي ايرانيان وآن هايي است كه بايد ازسد كنكور عبوركنند! اما فكر مي كنم ازديد خيلي ازجوانان دركشورهاي غير كنكوري دنيا نيزدانشگاه روشنگر زندگي آينده يآن ها باشد،  با اين تفاوت كه براي آن ها يكي ازسدها برداشته شده است؛ اما هنوز مشكلات وسختي هاي فراوان ديگري درراهشان است.

علم چيست؟وهدف آن كدام است؟ فكر مي كنم اين اولين مطلبي است كه بايد به آن پرداخت. علم به معناي دانستن ودر مقابل جهل است. علم انواع مختلفي دارد: علم الهي، بشري، تجربي يا تحليلي، علم ذاتي يا اكتسابي وغيره. هر علمي هدف خاصي دارد، اما هدف كلي علوم راحت وآسان كردن زندگي بشروكمك به تكامل و سعادت اوست. درك افراد مختلف ازهدف علم متفاوت است و درست درهمين جاست كه ديد افراد نسبت به علم متفاوت مي شود. دليل اين تفاوت، درك مختلف افراد ازمفهوم سعادت وتكامل است. برخي سعادت را درراحت جسماني ومادي وپول مي دانندو بعضي درسلامت؛ بعضي هم ترقي علمي را سعادت مي دانند وبعضي ازدواج مؤفق را؛ بعضي موفق بودن دراجتماع را سعادت مي دانند؛ وبعضي بودن باخدا را وبعضي آراسته شدن به اخلاق وفضائل انسان را. اين اهداف مقاصدجالبي هستند و ظاهراً مشكلي ندارد. اما اگر واقعاً اينطور است، چرا مردم بسياري احساس خوشبختي نمي كنند؟ آيا به خاطر اين است كه به هدف خودنرسيده اند؟ آيا همةآدمهاي افسرده وبيماران رواني، آن ها كه خودكشي مي كنند، معتاد مي شوند، به فساد مي گرايند...به هدف خود دست يافته اند؟ البته كه چنين نيست. مي بينيم افراد بيشماري را كه اهداف فوق را ماية سعادت خودمي دانسته اند(وبراي نيل به آن، برمشكلات علم آموزي غلبه كرده اند) وبه آن هم رسيده اند؛  اما بازهم از وضع خود راضي نبوده، خود را سعادتمند نمي شمارند؛ افسرده مي شوند؛ دچارمشكلات لاينحل فكري وخلاء روحي وارزشي مي گردند؛ معتاد مي شوند يا حتي خود كشي مي كنند...

علم و عقل وجه تمايز انسان ازحيوان است. انسان مثل حيوان مي خورد، مي خوابد،...و بطور كلي درجسمانيات باآن مشترك است؛ اما چون عقل دارد وعلم مي اندوزد، اختراعات               مي كندوطبيعت را به نفع خود تغيير مي دهد، ديگر حيوان نيست. حيوان تنها براساس غريزه زندگي مي كند وسعادت اودراين است كه خوراك كافي و خواب كافي داشته باشد و درمنطقه اي باشد با آب وهواي مناسب حالش و درپناهگاهي امن وراحت زندگي كند. او نمي تواند به چيزديگري دست يابد، اما انسان به صرف اين كه عقل دارد، مي تواند مسير زندگي خويش را معلوم دارد؛ مي تواند با استفاده درست ازعلم وعقل خود، غبطه ي عالميان شود وياباعدم استفاده يا استفاده ي نادرست ازآن ها، هرلحظه مرگ را آرزوكندوازحيوان پست ترگردد.

به طور كلي مي توان زمينه هاي سعادت عالم انسان را دوقسمت كرد: يكي ترقيات جسماني ومدني وديگري ترقيات روحاني واخلاقي. نوع اول شامل ترقي درعلوم، كشف اسرار طبيعت، وضع قوانين...وتمام ترقيات دنياي مادي و طبيعت است. دومي ترقي روحاني و درك ودريافت تعاليم الهي وسعي درعمل به آن هاست. هردوي اين ها براي نجات وخوشبختي بشرند، اما نوع اول بايد منضم به نوع دوم باشد؛ چرا كه اگرچه مدنيت وترقي جسماني ازجهتي موجب سعادت است ولي ازجهاتي ديگر، به تنهايي داراي خطر ومصائب شديده است. مثلاً ترقي درعلوم طبيعي گرچه سبب ايجاد نظم ورفاه بشر شده، ولي ازطرف ديگر ذهنمان متوجه سلاحهاي كشتارجمعي وتوليد مواد مخدرمي شود كه نتيجة ترقي جسماني بدون اعتلاي روحاني است. مثال ديگر تجربه ي بسيار مشهوروقرن بيستميِ كمونيسم است كه اگر چه براساس رفاه مادي بشر بناشده بود، اما چون خدا وحقايق وارزشهاي روحاني را كنار زده بود، با شكست مواجه شد. تجربه هاي كوچك وبزرگ ازاين نوع بسيارند. كمونيسم گرچه با شكست مواجه شد، اما لااقل به اثبات رساند كه دنيايي كه خدا ودين را هيچ مي شماردوازآن رومي گرداند وضعيت بهتري نسبت به دنيايي كه مدعي دين داري است، ولي واقعيات علمي راناديده مي انگارد، ندارد. به عبارتي دردنياي ماچه مدعيان دين و چه مدعيان بي ديني وچه آن ها كه نسبت به اين هردوبي تفاوتند وضعيت مناسبي درخورشأن انسان ندارند. پس واقعاً چاره چيست؟

 آن چه مسلم است اين كه بايد به ارزش هاي معنوي و انساني همچون دين واخلاق وفضائل وكمالات وعلم وسعادت وامثال آن نگاهي دوباره كرد. زيرا به نظر مي رسد اين سرچشمه هاي پاك ارزشي دراثرغرور ودشمني هاوتعصبات وتقاليد ولجبازي ها وپيشداوري ها وعدم تحقيق حقيقت آن ها، آلوده ومسخ شده؛  به طوري كه ديگرنمي تواند بشر درماندة امروز را به سعادت حقيقي برساند. بايد علم حقيقي ودين حقيقي را كه يكي محصول عقل انسان وديگري محصول عقل الهي است، دوباره ارزيابي كرد؛  زيرا منظور ازعلم ودين حقيقي رسيدن به كمالات معنوي و انساني و مادي است، نه جنگ وجدال واعتيادوبي هويتي، وگوشه گيري ورياضت و سخت گيري وخشونت، لعن وتكفير و نجس دانستن دگرانديشان. خوشبختانه دردنياي امروزما، عليرغم تمام مشكلاتي كه ذكر شد، افكار پاكي نيز، همچون نوري درتاريكي،  درحال آشكار شدن است؛ افكاري كه دين ومعنويت حقيقي راازعلم حقيقي جدا نمي داند وهردورا همچون دوبال پرنده ي سعادت حقيقي بشر ضروري مي شمارد و متعصبانه بريك بال پا فشاري نمي كند. پس مي توانيم براي حل اضطرابات ومشكلات فعلي خود، به چنين افكار عاليه،  توجه كنيم. آن وقت ديد ما نيزنسبت به كنكور وكسب علم و اهداف زندگي، اصلاح مي شودوآنگاه است كه ما جوانان باارادة جواني وباچنين بينشي والا، مي توانيم خوشبختي حقيقي را درآغوش كشيم ودرسرنوشت جهان مؤثرتر باشيم.  

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
boceta  - Ø¹Ù„Ù… حقيقي - جوانيم   |1401-2-5 07:54:57
Good post as usual
Mierda  - Ø¹Ù„Ù… حقيقي - جوانيم   |1401-2-2 21:02:46
Great post
Free indexer  - Ø¹Ù„Ù… حقيقي - جوانيم   |1399-5-3 08:26:41
Just want to share something. I need to submit my blogs to blog sites with so
many people reading blogs. That's what I need most..

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."