مانتوي كوتاه؛ ....مددرايران |
مقالات شما | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سه شنبه, 27 آذر 1386 00:18 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تعداد بازدید :8881 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مانتوی کوتاه ؛ شلوار شش جیب ؛ ابروی برداشته ؛ ماشین اسپورت مد در ایران مد در ایران چه قدر به یک مشکل تبدیل شده است ؟ کافی است یک نگاه به ویترین های مغازه های پاساژهای لوکس شهر خودتان بیندازید و ببینید چطور اجناسی که قیمتشان به آسمان می رسد در عرض چند روز از ویترین ها خارج می شوند و جنس هایی شیکتر و لوکس تر جای آنها را می گیرند . آن هنگام خواهید فهمید که جامعه و فرهنگ چند هزار ساله ما دارد به دست نسل جدید روی مد می شود . . مد در ایران توسط ماهواره ها تبلیغ می شود و از این طریق بین جوانان محبوب می شود . در ایران شوهای مد وجود ندارندو از این رو این طرز پوشش هنرپیشه ها و خوانندگان محبوب جوانان هستند که بین مردم جا باز می کنند و تولید کنندگان پوشاک هم از این فرصت استفاده کرده و اجناس تولیدی خود را وارد بازار می کنند و با قیمت خوبی می فروشند. علاوه بر شکل و دوخت لباس عواملی مانند رنگ لباس و مارک لباس نیز درتعیین قیمت لباس تاثیر دارند . در هر سال رنگخاصی باب روز می شود و محبوبیت فراوانی پیدا می کند و بر همین اساس لباس هایی که ازاین رنگ تبعیت می کند مد هستند و طبیعتا قیمت بیشتری دارند . مارک لباس هم از جمله این عوامل تعیین کننده است ومارک های خاصی که در بازار طرفداران بیشتری دارند سهم بیشتری از فروش را به خوداختصاص می دهند. مد در جامعه ایرانی دو دیدگاه مختلف در مورد مد در جامعه ایران ما وجود دارد : یک دیدگاه خشک و مذهبی و یک دیدگاه جوان پسند وروی مد ! عده ای که تعدادشان در جامعه ما کم هم نیست مد را سوسول بازی ، هوس بازی و خلاف شرع می دانند . اینها جوان های مد گرا را افرادی غرب زده و بی هویت می دانند ؛ بازارهای مد را مراکز فساد می دانند و مدام از شهدایی دم می زنندکه برای داشتن جامعه ای دور از این " قرتی بازی ها )" به قول خودشان (کشته شدند اما حرف ها و آرمانهای این گروه چقدر در جامعه خریدار دارد ؟ کافی است یک نگاه به خیابانهای شلوغ شهرهای بزرگ ایران بیندازید تا بفهمید مسیر حرکت جامعه نزدیک به 180 درجه با عقاید این عده تفاوت دارد . در جامعه ما عقاید دسته دوم یعنی عقاید جوان گرا حاکمند . عقایدی که تنوع ؛زیبایی و شیک بودن را می پسندد و از چرک بودن گریزان است. وقتی چند سال قبل) نزدیک 10 سال( در جامعه سنتی آن روز ایران عده ای شروع کردند به شیک پوشی ؛ اولش خیلی صداکرد و خیلی با آن مخالفت شد اما کم کم هم جامعه و هم دولت ها دارند با آن کنار می آيند . در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خاتمیهمگام با رسمی شدن خیلی از آزادی ها ؛ آزادی لباس هم بیشتر شد و امروز وضع به گونه ای شده که به سختی می شود با آن برخورد کرد و فقط باید با آن کنار آمد . در جامعه نیز این مسئله دارد کم کم و به خودی خود حل می شود . اصولا در فرهنگ ما ثابت شده است که خیلی مسائل خلاف عرف را می شود با عناوینی چون " جوانی " ، " بچگی " و از این جور چیزها توجیه کرد . مثل متلک انداختن که تقریبا در جامعه ماتوجیه شده است و اگر به متلک ختم شود تقریبا بدون مشکل است .حتی وقتی با یک پیرمرد هم در این زمینه صحبت می کنیم می گوید : جوونند دیگه . چنین وضعی دارد برای مدگرایی هم به وجود می آید ومدگرایی هر چند رسما تایید نشده است اما صراحتا " غیر قانونی " هم به حساب نمی آید. عاقلانه برخورد کنیم اما هنوز یک سوال بدون پاسخ مانده است و آن اینکه در نهایت مد راچگونه باید دید : با آن مخالف بود ؛ قبولش کردو یا به شکل دیگری با آن برخورد کرد ؟ من متعقد به یک راه سوم هستم که نه می گوید " مد گرا نباش " و نه مد را به شکل امروزی اش قبول می کند . در دیدگاه من مد و اصولا زیبایی تا حدی عاقلانه و قابل قبول است که از حدمیانه نگذرد و به زیاده روی کشیده نشود . امااین حد میانه چیست و چگونه تعریف می شود ؟ خوب یادم هست که پارسال در گزارشی پیرامون مد در ایران که در بی بیسی فارسی داستانی از پسری خواندم که دو سه میلیون پول بی زبان را خرج لباس های خودکرده بود . در مدرسه خودم هم پسری را می شناسمکه 12 میلیون خرج یک ماشین 13 میلیونی کرده تا آن را " اسپورت " کند . عمه ی من که یک آرایشگر است نیز چند وقت قبلمی گفت برخی اوقات با زنانی روبرو می شود که با وجود وضع نه چندان مناسب اقتصادیبرای آرایش های خیلی خیلی با کلاس پولهای هنگفتی را خرج می کنند . فکر می کنم همین مثالهای اندک کافی باشد تا بامفهوم زیاده روی در مد آشنا شویم. زیاده روی در مد یعنی صرف وقت ، هزینه و نیروی فراوان و بیش از حدمعقول ( که چون همه ما الحمدالله عقل داریم باآن آشنا هستیم ) برای روی مد بودن و این همان آفت مدگرایی است که باید از آن دوری کرد و نگذاشت مد که به خودی خود مفید است زندگی ما را نابود کند. علاوه بر این شیوه لباس پوشیدن ما باید با برخی از اصول اخلاقی جامعه مطابقت داشته باشد . من نمی گویم مطابقت کامل چون خوب فرهنگ خودمان را می شناسم و می دانم که ما داریم با فرهنگی زندگی میکنیم که خیلی سخت و انعطاف ناپذیر است و در طی هزارها سال کمتر به خودش زحمت تغییرداده است . اما جوری باشیم که همه در جامعه مابتوانند آسوده خاطر زندگی کنند . به این معناکه مراعات حالی پیرمردی را که بعد از عمری تلاش گوشه خیابان نشسته و دارد منظره شهرش را می بیند را بکنیم و درک کنیم که او که در فضای هفتاد هشتاد سال پیش بزرگ شده است نمی توانند این همه تغییر در فرهنگ و عرف جامعه را یکجا آن هم در این سن بپذیرد. نکته آخر هم اینکه همیشه جوری بپوشیم که وقتی خودمان جلوی آیینه میرویم به وضع ظاهرمان نخندیم . همیشه برای خودارزش زیادی را قائل باشیم و همواره به خود بگوییم که من آنقدر بزرگ و با کلاس هستم که نخواهم برای جلب توجه دیگران ظاهرم را به شکلی که حتی برای خودم غیر قابل تحمل است بکنم . این یک واقعیت است که ما جوانها خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنیم توانایی داریم و اگر واقعا می خواهیم موفق شویم خیلی چیزهای مهمتر از ظاهر برای مادر این دنیا وجود دارد . این را به خصوص به آن جوانهایی می گویم که وضع قیافه و لباس و به طور کلی " تریپشان " بزرگترین سرمایه شان در جهان است . پس به ظاهر خود آنقدر اهمیت دهیم که شایستگی آن را دارد و نه حتی یک ذره بیشتر . حالا دیگر قضاوت را به خود شما واگذار می کنم چون هر انسانی عقل دارد و باید بر اساس دستورات عقلش زندگی اش را به پیش برد . من نمی گویم دختر اینجور نپوش ! یا پسر ! اینجور نگرد ، بلکه می گویم عاقلانه رفتار کن و فقط تابع پوشش فلان بازیگر وفلان خواننده نباش . بلکه خوب فکر کن و بادلایلی که دست کم برای خودت منطقی باشند پوشش خود را انتخاب کن و هیچ گاه هم از یادنبر که تمام شور و حال مربوط به مانتوی کوتاه ؛ روسری صورتی ، تی شرت مارک دار وکفش اسپورت تا چند سال دیگر به پایان خواهد رسید . پس در عین اینکه به آنها توجه داری بیش از حد برای آنها وقت نگذار و همیشه جوری زندگی کن که چندی بعد از رفتارهای قبلی ات پشیمان و سرخورده نباشی. اولین بار بود که به این سبک مقاله می نوشتم و از این سبک راضی هم هستم . حداقل احساس می کنم در زمینه موضوعی مثل مد می تواند خیلی سبک موثری باشد . واقعیت این استکه نسل ما جوانهای امروزی کلا از قلمبه سلمبه نویسی و شاید قلمبه سلمبه کاری خسته شده است . همان طور که از وضع قوانین سخت برای نوشتن گریزان است ؛ هر نوع محدودیت ناعادلانه ای را هم رد می کند و آثار این کاملادر همین موضوع مد آشکار است . نسل جدید ، ازجملاتی چون " این جلف است " ، " فلانی بی حیاست و از این قبیل خیلی بدش می آید و به همین نحو از قضاوت کردن راجع به افراد ازروی ظاهرشان متنفر است و به دنبال فرهنگی است که در عین کامل بودن ، ساده و قابل پیروی و اجرا باشد نه فرهنگ پوسیده ای که فقط برای پیرمردهای جامعه قابل اجرا باشدو نه حتی پیر زن ها.
Powered by !JoomlaComment 3.26
3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved." |