آتش نشان چاپ
پنجشنبه, 30 آذر 1385 11:15
تعداد بازدید :6014

 ساختمان 8 طبقه ای آتش گرفته است .اهل ساختمان هراسان و با دست پاچگی به اینور و آنور می روند .همه سعی دارند خودشان را از مهلکه نجات دهند.هرکه سریعتر خود را به بیرون ساختمان برساند ،احتمال زنده ماندنش بیشتر است. شعله های آتش هر هشت طبقه را فرا گرفته. برخی از ساکنین که به خود مسلط تر هستند به فکر بستن شیرهای آب و گاز افتادند؛ ولی فرصت انجام این کار نیست. باید سریعا خود و خانواده شان را از محل دور سازند. نهایت موفقیت ایشان تنها در آن است که خودشان را از محل حادثه دور کنند.

در این میان یکی ازرهگذران به آتش نشانی خبر داده است. آتش نشانی در چند کیلومتری ساختمان قرار دارد. پس از چند دقیقه ماشین های آتش نشانی با صدای بوق و آژیر خود را به محل سانحه می رسانند. مامورین افراد عادی را از اطراف ساختمان دور می کنندو وارد عمل می شوند. کارهایی که باید انجام دهند در مجموع شامل دو دسته می شود: 1. جلوگیری از گسترش یافتن آتش و اطفاء هر چه سریعتر آن.2. نجات افرادی که در میان شعله های آتش گیر کرده اند و نمی توانند خود را نجات دهند.

مامورین آتش نشانی جهت انجام دادن این وظایف دوره های مخصوصی را دیده اند وبه سرعت وارد عمل می شوند تا هم آتش را خاموش کنندو هم ضایعات حاصل از این اتفاق را به حداقل ممکن کاهش دهند.

اهل ساختمان که مضطرب و پریشانند از اینکه می بینند در مقابل چنین واقعه ناگوارو غیر منتظره ای افرادی سریعا به جهت نجات و حمایت ایشان اقدام نموده اند و توانستند ضایعه حاصله را تخفیف داده، آتش را خاموش سازند؛ دلگرمی شوند و برای آتش نشان ها دعای خیر می نمایند.

خیلی عجیب است! نحوه عملکرد آتش نشان ها با نحوه عملکرد مردم عادی در برابر یک مساله و حادثه تفاوت زیادی دارد.

مردم عادی شاید به مسائل ایمنی ساختمان دقت ننمایند ولی آتش نشان ها از ابتدا این مسائل را در نظر می گیرند. مردم عادی شاید دراثر بی احتیاطی و نا آگاهی سبب ایجاد فاجعه گردند ولی آتش نشان ها با آگاهی سعی در پیش گیری ازوقوع حوادث دارند. به هنگام وقوع خطر مردم عادی از محل حادثه می گریزند (اگر بسیار چالاک باشند) ولی آتش نشان ها از مسافتی دور دست خود را به محل حادثه می رسانند و از جایی امن به محلی پر خطرمی آیند. مردم عادی با نگرانی و اضطراب قدرت عمل خود را از دست داده و بهت زده به ماجرا نگاه می کنند ولی آتش نشان ها با آگاهی و مدیریت صحیح وارد عمل می شوند .

آتش نشان ها نه تنها از آتش نمی گریزند، بلکه به استقبال آن نیز می روند؛ آن ها مترصد آنند که ببینند کجا حادثه ای رخ داده و عده ای نیازمند کمک هستند تا خود را به محل حادثه برسانند؛ آن ها می روند تا بتوانند آتش را خاموش کنند و جلوی ضایعه بیشتر را بگیرند؛ آن ها به دلِ آتش می زنند و جلو می روند تا بتوانند افرادی را که در میان شعله های آتش محبوس شده و قدرت عمل ندارند، نجات دهند و به جای امن برسانند؛ آن ها کاری ندارند که چه کسی سبب و عامل آتش سوزی بوده است؛ وظیفه آن ها تنها نجات افراد و کاهش ضررها و خطرهای ناشی از حادثه است و جلوگیری از انتشار و وسعت یا فتن آتش و خطر .

واقعا چه قدر تفاوت میان طرز فکر و عملکرد یک آتش نشان و فرد عادی وجود دارد. خدا را شکر در زمان ما در هرمحلی و منطقه ای یک مرکز آتش نشانی وجود دارد. برای هر جامعه وجود چنین ستادها و مراکزی لازم و ضروری است ؛ مراکزی باید باشد که در هنگام وقوع خطر به داد مردم و جامعه برسند. مراکزی مثل :آتش نشانی ، اورژانس ، ستاد مقابله با حوادث غیر مترقبه و... .کارکردن در این مراکز مستلزم طی کردن دوره های مخصوص است و طی کردن این دوره هاست که از یک فرد عادی آتش نشان ویا ... می سازد.

امروز مردم عالم با مشکلات، حوادث و خطرات بسیارعظیمی مواجهند. آن ها مضطرب و پریشان و دردمند وآزرده، به دنبال چیزی یا کسی هستند که آنها را نجات دهد، شدت درد و المشان را تسکین دهد وعلت این همه ناملایمات ومشکلات را شناخته واز بین ببرد. برای عالم نیز نیاز مبرم به افرادی داریم که مانند آتش نشان ها با شهامت وتهور وازخودگذشتگی ، به کمک مردم واهل آن بیایند، اثرات منفی ضایعه را به حداقل رسانند ،کسانی را که در میان بدبختی ها و حوادث گرفتار شده اند، از مهلکه نجات دهند وکمک های لازم را به آسیب دیدگان ودردمندان ارائه نمایند.

متاسفانه در دنیای امروز برای مردم، عادی شده است که هریک تنها به فکر خود باشد. از حوادث بگریزد و حتی در برخی مواقع به خاطر خودخواهی ها وندانم کاریهای خود، برای خود ودیگران مشکلات خطرناک بسیاری را پیش آورد.

در چنین دنیایی آیا ما می توانیم مانند آتش نشان ها طرز تفکر و عمل متفاوتی داشته باشیم؟آیا می توانیم درایت وتهور وشهامت وازخودگذشتگی لازم را ظاهر سازیم؟آیا در برابر رنج های عالمیان آنقدر احساس مسئولیت می کنیم که حتی زمانی که خود مشکلی نداریم و نیاز دیگران را به کمک احساس می کنیم، محبت و حمایت خود را از ایشان دریغ نداریم؟ راحت و آسایش خود را به خطر انداخته ، محل امن خود را ترک کنیم وسریعاً خود را به محل حادثه رسانیم ؟ آیا می توانیم آتش بغض و کینه وجنگ وبی مروتی را با آب محبت خاموش نمائیم؟آیا می توانیم از درد ورنج دیگران، حتی به مقدار ی اندک، بکاهیم؟  اگر بخواهیم یقینا خواهیم توانست.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
ح |1387-6-14 10:56:09
سلام ممنون از اینهمه زحمتی که کشیدید
ندا  - بسيار عالي بود |1385-11-19 02:05:14
مقايسه اي بسيار زيبا انجام داديد . اميدوارم
كه هر يك از ما بتوانيم با عنايت الهي روز بروز
بر دانش توام با بينش خود بيافزائيم و در
ميدان عمل بيش از پيش توفيق يابيم.
نارون |1385-11-19 02:00:38
مقايسه اي بسيار زيبا انجام داديد . از آنجايي
كه آگاهي مبناي هر اقدام سنجيده اي است
اميدوارم كه بتوانيم در ظل الطاف الهي رورز
بروز بر دانش توام با بينش خود بيفزائيم و در
ميدان عمل بيشتر از پيش توفيق يابيم.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."