عشق آفرينان لحظه ها چاپ
سه شنبه, 11 ارديبهشت 1386 23:15
تعداد بازدید :5486

بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست         

 آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست

می خواهم در مورد چیزی بنویسم که از آن بسیار گفته اند و نوشته اند . چیزی که زبان ها با آن آشناست ، و قلبها با آن همصدا. یکی را به دیدار رساند و دیگری را بر سر دار . یکی را زخم لای لای چرکین شود و دیگری را مرهم درد و تسکین. یکی زهر شیرینش خواند و آن یکی نوشدارویی پر ثمین. می توان از آن دریاها ورق نوشت و تمام نمی شود. می توان از آن سالها گفت و به آخر نمی رسد. هزار جلوه و راز دارد و هزار روی نماز. آری از عشق می نویسم اما ، اینبار نظرگاه من آنانی هستند که در عمل اثبات نموده اند که عشق می تواند چه ها کند !

 سالها بی درنگ و بی رحم به سرعت می گذرند . ماهها و روزها از پی هم می آیند و می روند و ساعات و ثانیه هار ا پدید می آورند. آری ثانیه ها ، این کوچکترین زمان زندگی . این کمترین فرصت آزمایش. برای من شاید ثانیه ها بی ارزش و بها باشند. مگر 2 ساعت خواب بعد از ظهر چقدر از عمر من می کاهد ؟! مگر 10 روز سفر تفریحی چه اندازه زندگی مرا هدر می دهد ؟ مگر می توان از فرصت افکار و خیالات ، هر قدر بیهوده و غیر واقعی، گذشت ؟ مگر می شود به آینده و گذشته فکر نکرد ؟ بیرون نرفت، در خیابان پرسه نزد ، با دوست و رفیق و آشنا و غریبه حرفهای روزانه و گپهای دوستانه نداشت ، مگر می شود تلویزیون ندید و تمام روز غرق در موسیقی و فیلم و داستان و شعر نبود ،...مگر می شود ؟

اینها چیزهایی است که ما در توجیه وقت کشی خود و نداشتن انگیزه ای برای دوست داشتن لحظه ها آنطور که گویی دیگر ، هرگز باز نخواهند گشت – و به راستی مگر جز این است ؟ - برای خود و دیگران می آوریم.

اما کسانی هستند که در لحظه عشق آفرینند. که در لحظه به اندازۀ یک روز زندگی می کنند . اینان لحظه ها را معنا می دهند و با عشق اعجاز می کنند . می پرسید چه اعجازی؟

اعجاز بر داشتن قدمهایی استوار و سودمند با وجود داشتن تنی ناتوان و دردمند. در زمین راه می روند و نفس می کشند و زندگی می کنند اما نگاهشان به آسمان است ، به آنسوی افقهای تاریک و محدود بشری . به ورای توفیقات و شکستهای بی بهای زندگی . اینان با هر قدم که راه می روند فرسنگها پرواز می کنند ، با هر نگاه که می افکنند کتابها سخن بر زبان می رانند و با هر حرف که می زنند هزاران عمل را مجسم می نمایند. تنشان فرسوده از هجوم بار پاکیهاست و پایشان خسته از پیمودن راه دشوار مسئولیتها . همه جا هستند و هیچ کجا نیستند . یارانی با وفا ، که عشق را درعبودیت و بندگی یافته اند و در خدمت و سازندگی شناخته اند . یارانی که چون درختانی تنومند و استوار در طوفان و زمهریر امتحانات و بلایای بی شمار قد خم ننموده اند و با عشق اعجاز کرده اند. زبان به بیان گشوده اند ، بیان خوبیها و پاکیها ، بیان بهترین ها و ارزنده ترین ها . گفته اند آنچه را که خداوند خواسته است و پیموده اند راهی را که مقرّبان رفته اند . برای ما از دست دادن ثانیه های کوچک و کم بها و مشغول نمودن خود به دهها و صدها امر بی بها خطاء هم اگر باشد چنان در خور سرزنش و نکوهش نیست ، لیک برای اینان ، عشق آفرینان ، گناهیست نا بخشودنی ، که گفته اند «حسناتُ الاَبرار سَیِّئاتُ المُقرَّبین».

صبح به آرزوی خدمتی در خور خلق و خالق چشم می گشایند و تا دیر هنگام شب ، آنگاه که چشمی نیست تا ببیند و گوشی نیست تا نالۀ جانکاهی بشنود بر این عبادت که خدمت است قائم اند و با جسمی خسته و نحیف که از هر سلولش آوای آزادگی و عبودیت و عشق پروری بلند است سر بر بالین امید و آرزوی فردایی دیگر می گذارند.

اگر بتوانیم دستهایی نیرومند و قدمهایی ثابت ، قلبی پاک و زبانی گویا ، فکری آزاد و تنی پر توان ، ذهنی فارغ و دلی شائق داشته باشیم بی شک ما نیز می توانیم در لحظه عشقها بیافرینیم و یادگارها بر جا نهیم و قلبها روشن سازیم. فقط باید نگاهی به خود بیافکنیم و مقیاسی در دست داشته باشیم تا ببینیم تا چه حد لحظه هایمان جاودانه خواهند شد و تا چه میزان از عشقی لایزالی در هر ثانیۀ عمرمان سرشار می شویم.

                                                           

 

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."