آمار سایت

مندرجات : 721
تعداد نمایش مندرجات : 8788737
بازديدکنندگان : 7080161

قسمتهای سایت

مقالات شما
خواندنیها

عضویت در خبرنامه

چي رو باوركنم؟ چاپ پست الكترونيكي
شنبه, 27 مهر 1387 08:25
تعداد بازدید :6335

بعد از تمام شدن پيام  بازرگاني،چند دقيقه اي طول كشيد تا به خودم آمدم . يك كودك حدوداً 3 ساله با قاشقش مشغول پخش و پلا كردن غذايش به اطراف است . پدرش حرف هاي خود را شروع مي كند . از اين مي گويد كه چقدر او و مادرش در مورد آينده ي او نگرانند و براي او چه مواردي را در ذهن دارند. كودك با شدت بيشتري غذا را به اطراف بخصوص صورت پدر پرتاب مي كند . پدر در پايان هر جمله از محبت هاي فرزندش بيشتر نصيب مي برد . گويي فرزند اصلاً به اعتنايي ندارد و او براي خود حرف مي زند . اما همه چيز به يكباره تغيير مي كند .     

پدر در جمله ي آخر مي گويد كه حسابي براي او باز كرده تا بتواند در آينده خانه اي را خريداري كند و پسر بچه با شنيدن اين جمله دستمالي را كه در مقابلش است برداشته و صورت پدرش را پاك مي كند !                                    

 اما اين از يك پيام بازرگاني فراتر است. شايد اين شيطنت مورد نظر تهيه كننده بوده تا ما را به خود بياورد . يعني نسل آينده ي ما مي تواند تا اين اندازه مادي و منفعت طلب باشد كه از اين سن ارزش خانه و پول را تشخيص دهد اما احترام به پدر و مادر را نداند و حتي با بي اعتنايي غذا را به صورت پدرش پرتاب كند؛ تنها وقتي به فكر پدر و مادر خود بيفتد كه حرف از پول مي آيد. جالب تر آنكه پدر هيچ  شكايتي  نكند و تنها با  عشق به آينده ي  او فكر كند و در چشمان او بنگرد .

نكته ي ديگر آن  است كه پدر قطعاً بايد پولدار باشد وگرنه مردود است. ديگري غذا است كه اكنون به ابزاري براي بازي و شيطنت تبديل شده است و به راحتي حيف و ميل مي شود. شايد اين تصوري از زندگي امروز باشد كه در آن انتظاراتي معمولي (همچون احترام، محبت و اطاعت از طرف كودك) براي كودك معنايي ندارد. مشخص است كه در چنين آينده اي كه در ذهن سازنده ي تبليغ تصوير شده  كودكاني نيز بايد باشند كه حتي غذايي براي خوردن و پوشاكي بر تن و سقفي بر سر نداشته باشند و والدينشان گدايي در معابر را وظيفه ي فرزندانشان بدانند. نسلي حق را به خود مي دهد كه هرگونه انتظاري از والدينش داشته باشد و اگر اين انتظارات برآورده نشود ... .

خب بهتر است از همين الان كه تازه شروع ماجراست تكليفمان را با اين كلمه ي  "نسل" مشخص كنيم. كلمه اي كه كاربردهاي زيادي داره از جمله:

 1- نسل در حال انقراض (صفتي مناسب حال گيدورا و گودزيلا گرفته تا حيوانات نادر و انسان هاي كمياب . در مورد آخرين كلمه بايد بگم كه نمونه اي از نسل در حال انقراض همين نسل خودمان است كه اگر براثر تصادف و حادثه نميرد تعداد زيادي از آنان بر اثر اعتياد و ايدز و بيماري هاي از اين دست از بين مي روند. حالا دليل نامگذاري را فهميديد؟)

2 - نسل سوخته (فقط ما نيستيم كه مي گوييم نسل ما نسل سوخته است . اصولاً نسل هاي قبلي و بعدي ما نيز اين داعيه را خواهند داشت)     و... 

جمعيت شناس ها مي گويند نسل ها هر 25 تا 30 سال به وجود مي آيند دليلشان هم اين است كه، گروه هاي همسن كه خودشان يك نسل را تشكيل مي دهند بايد بالاخره به يك سني برسند كه بچه دار شوند و نسل بعدي را بوجود بياورند . اين سن بچه دار شدن حدوداً 25 تا 30 سالگي است. اما آن چيزي كه اكثراً مردم حرف از آن مي زنند همان معياري است كه كلمه هاي نسل اول ، دوم ، سوم و چهارم  را به وجود آورده . است . كلاً وقتي تجربه هاي اجتماعي  2 گروه سني با هم تفاوت بسياري داشته باشد مي گوييم دو نسل متفاوت داريم حالا فرقي نمي كند تفاوت اين دو گروه 10 سال باشد يا 30 سال . همين تجربه هاست كه كلمه هاي نسل اول، دوم ، سوم و چهارم را دربين روزنامه نگارها، اصحاب رسانه و مردم به وجود آورده است.

نسل اول: نسلي كه، جواني خود را در روزهاي اوج انقلاب ( سال هاي 50 تا 57) گذرانده به همين دليل است كه آنها را نسل اول انقلاب مي نامند. به عبارتي اين ها همان نسلي هستند كه انقلاب كردند و اكنون دهه هاي  ششم و هفتم عمر خود را مي گذارانند يعني آدم هاي 50 سال به بالاي دور و برتان.

نسل دوم: نسل دوم پدر و مادر بيشتر ما، جوانان را تشكيل مي دهند . نسلي كه مشخصه ي اصلي دوران جواني آنان شروع جنگ تحميلي است ( سالهاي 59 تا 67) . از 35 تا 50 ساله ها جزو اين نسل محسوب مي شوند .

نسل سوم: همين خود من جزو يكي از اين نسل سومي ها هستم . نسلي كه نه انقلاب كرده و نه جنگ و چه بسا دل خوشي هم از آن ندارد. نسلي كه بيش از همه مدعي "نسل سوخته" بودن است. از 20 تا 35 ساله ها همه جزو اين نسل محسوبند

نسل چهارم : همين قدر بگويم كه اين قدر تغيير كرده اند كه حتي آزاد انديش ترين نسل سومي ها هم نمي توانند ارزش هاي آنان را درك كنند. نا گفته نماند كه نسل سوم هم چنان با يكديگر در علاقه ها، نوع صحبت كردن، نحوه لباس پوشيدن و تفريح متفاوتند كه اصلاً بخواهي فكرش را بكنيد هم نا اميد مي شويد.

در قسمت دوم مقاله از نسل  سوم و چهارم بيشتر خواهيم گفت .

منابع

مجله همشهري جوان ش 182

مجله چلچراغ ش 315   

 

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
ققنوس |1387-9-25 11:32:41
من همين هم نسلهاي خودم هم نمي تونم درك كنم چه
رسد به نسل جهارمي ها!!!
به نظرم اين موضوع
اصلا خوب نيست.
منتظرقسمت دوم مقاله ات
هستم.
سپیدار |1387-8-10 11:19:17
نگاهی که به این تبلیغ کردی خیلی جالب بود.
دوست دارم بتوانم من هم همین طور هوشیار باشم
تا تحت تاثیر سوء و غیر مستقیم این دست
تبلیغات قرار نگیرم. منتظرم تا ببینم نسل من
را چگونه توصیف خواهی کرد. در مورد نسل چهارم
هم موافقم که درک کردنشان کار خیلی سختی است!
ايراندوست |1387-8-8 13:05:02
در ضمن از نظرات همه ي دوستان متشكرم . در جواب
دوست عزيزمان ن. جوان در قسمت دوم اين مقاله كه
به سايت فرستاده شده اين اشاره شده است اما
قضاوت با خودتان است . ممنون
ايراندوست |1387-8-8 13:01:58
حتي در آن تبليغ نيز مانند همين تبليغ به
موضوع پول و سرمايه ي بانكي اشاره دارد كه باز
اشاره به منفعت طلبي نسل جديد مي كند
گلی |1387-8-7 10:53:32
یکی از تبلیغات هم بود که دو تانوزاد که دختر
عمو و پسرعمو بودند، با هم طوری صحبت می کردند
که انگار دوست دختر و پسر هستند. واقعا وقتی از
این دست تبلیغات از تلویزیون پخش می شه، خیلی
غصه می خورم. یعنی این واقعیت داره؟ خیلی شرم
اور و توهین آمیزه. منتظر قسمت دوم مقاله
هستم.۱
فرزين |1387-8-4 10:41:45
متنش جالب بود بخصوص قسمت اولش كه در مورد
پيام بازرگاني بود
ايراندوست |1387-8-1 15:37:51
دوستان عزيز از نظر دادن بر روي مقاله ممنونم .
در قسمت دوم به اين مسئله بيشتر مي پردازيم كه
آيا ما واقعاً نسل سوخته هستيم يا نه و به چه
دلايلي اين صحبت ها درست است . به زودي
ش.ن.جوان |1387-8-1 15:15:40
دست شما درد نکنه! حالا ما شدیم نسل سوخته؟ من
که تازه دارم پا می‌گیرم! از شوخی که بگذریم
این حقیقت دارد که نسل هم سن و سال‌های من (از
20 تا 35) سوخته‌ی سوخته‌اند.

پیام
بازرگانی‌ها هم که جای بحث بسیار دارد.
برزو |1387-7-29 13:23:52
بد نبود .من به عنوان يك پس 18 ساله خيلي لذت
بردم از اين متن .اما بايد بگم واقعاً
معيارهاي نسل قديم به درد ما نمي خورد . چون
زندگي و شرايط اونها با ما خيلي متفاوت بوده .

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."

 

اعلانات

1-آدرس سایت: http://www.javanim.org 

 

همچنين خود جوانان عزيز بايد در پرورش و اصلاح مفاهيمي كه به نظرشان ناقص يا نادرست است اقدام كنند؛ البته با رعايت ادب و احترام نسبت به نويسنده يا هر فرد يا گروه ديگري؛ تا انشاء الله مطالبي كه مطرح مي شود آموزنده و مفيد باشد

2-ارسال عكس: دوستان عزيز مي توانندعكس هاي مناسب اين سايت را ازطريق ايميل زيربراي ما ارسال نمايند.عكس ها توسط خودشما تهيه شده باشد:

lover.loyal@gmail.com

3-مقالات وخواندني هاي مناسب رااز طريق «ارسال نوشته هاي شما» براي ما ارسال نماييد.درج يك خواندني از منبعي ديگر در اين سايت به معناي تأييد صحت آن مطلب يا تأييد منبع آن نيست؛ بلكه هدف، صرفاً توجه به مواردي است كه ممكن است وجود داشته باشد و استمداد از افكار و ايده هاي جوانان در جهت رفع مشكلات احتمالي و استفاده از امكانات و موقعيت هاي مثبت اجتماعي

 

4- لطفاً مقالات و مطالب خواندنی خود را که مناسب این سایت می دانید از طریق گزینه ی ارسال مطالب فوق برای ما ارسال دارید تا در سایت منتشر گردد و مورد استفاده ی همه ی کاربران قرار گیرد. 

5-مطالب جوانیم و نظرات و دیدگاه های دوستان را از طریق صفحه ی فیس بوک جوانیم با آدرس زیر دنبال نمایید:

facebook.com/javanim 

oruspu numarasi canli sohbet numaralari sohbet hatlari telefonda sohbet telefonda sex sohbet numaralari arac muayene dava sorgulama trafik ceza sorgulama isimden numara sorgulama bilinmeyen numaralar