آمار سایت

مندرجات : 721
تعداد نمایش مندرجات : 8781010
بازديدکنندگان : 7072436

قسمتهای سایت

مقالات شما
خواندنیها

عضویت در خبرنامه

مقاله های ارسالی

لزوم وجود اديان
در اصطلاحاتي كه به كار مي بريم دقت كنيم
دروغ فتنه انگيز
پرتو اميد
جواهر وجود انسان
درد دل
ارزش زندگي و جنگ
قاچاقچي بيداردل
حيات نسل جوان ازديدگاه اخلاقي
چرا نماز می خوانیم؟
دین و علم
علم حقيقي
شاه کلید موفقیت
تجمل : راحتی یا اسارت؟
کدام مهمترین بود؟
نظري به توافق علم و دين
علم به تنهايي؟
یک اتفاق ساده
آسمانهانشانه ی بزرگی من است...
محبت
اکسیر
وحدت ادیان، امّا چگونه ؟
آیا علم می تواند خلاء روحانی ما را پر کند ؟
آمال
مهرجانان
نور رو پيدا كرديد؟
شيك بپوشيم اما....
دین و دنیای جدید
آرسنال 6- لیورپول3
شهرخالي است زعشاق
توانسانی یاشیطان؟
شعرفاصله
دین گریزی
درزيرآفتاب
خودتان بخوانید
به نام دوست دارانسان ها
سياست و پرسشهاي يك جوان-2
مهرانورازآن کشوردرخشید
نهایت ظلمت وبدایت نور
ردپا
همچون خدا
زندگی شیرین است
پائیز
ازکجاآمده ام ، آمدنم بهرچه بود؟
یگانه پرستی در دیانت بهایی
گفتگويي باخودم درايام صيام
راه حقیقت
رازونياز
قانون سوم نيوتن يامسيح؟
عشق آفرينان لحظه ها

مطالب خواندنی از منابع دیگر

پاي هست آدمي و سربه افلاك آدمي چاپ پست الكترونيكي
نوشته شده توسط پايس*آدمي   
چهارشنبه, 16 دی 1388 12:38
تعداد بازدید :7267

دوستان ، حتمــاً داستان حضرت آدم و حوَا را خيلي جاها و با تعاريف و نقــلهاي  گوناگون شنيديد . حال  خوبه به  اين داستان اوَلين  از دريچه ومنظري ديگه نيز مجدداً نگاهي بندازيم چون تصور مي كنم اگر توي شروع آدميت كه حكايت همه ما هست دقت مي كرديم شايد در طي اين مدت، مكرر در مكرر بازيچه شخص  سوم داستان كه اسمش همه ما رو يك طورايي نگران مي كنه ومي ترسونه نمي شديم  و شايد كاري مي كرديم كه اگر نوبتي هم باشه اون بترسه! درسته شيطان رو مي گم. راستي جريان چيه؟!  حكايت و قصه اينه، كه شيطان  اوَل كه شيطنت نداشت كه هيچي، كلي عزيز بود وخيلي هم هوادار و مريد داشت اون هم نه از سر مكر و حُقه، بلكه حكم معلمي واستادي را خداوند بدليل استعداد و قابليت به او داده بود، يعني استادي و مهتري ملائك  و سابقين را،  تا اينكه  روزي خداوند پس از اينكه شيطان در كوره با آتش وجود اثيري (آتشين) از پختن گل موجود خاكي كه براي  بار  ديگه خداوند به او سپرده بود  فارغ شد او را به همراه ساير ملائكه به حضور خواند، نقل مي شه كه خداوند شيطان و ساير ملائك را  مخاطب شده و امر كرد در مقابل موجودي كه شيطان با  آتيش وجودش پخته ومسمی به آدم  شده  مطيع باشند و از حكم اون مثل حكم خداوندي تبعيت كرده  و ساجد بشن، در اين ميان  اين سخن و فرمان براي  شيطان خيلي گرون آمد و نائره  وجودش بيش از پيش  بر افروخت و گفت: پرودگارا، چطور مي شه من در مقابل مولودي  كه در كوره خودم و با آتيش خودم پختم و  با اين همه سختي وضعف كه  در او سراغ دارم.... و نهايتاً خودشما بدليل سركشي و عجزش به من سپردي ساجد بشم!؟ .....  آره عزيزان درست حكايت و ماجراي ما از اينجا شروع مي شه.  وهمين طور كه مي دونيد  همه ما  آدمهاي خاكي گذشته، و انسانهاي  بازم خاكي  امروزه، داراي  خلقـتي  جدا از ساير مخلوقات  با ويژگي داشتن قوه ي انديشه و خرد هستيم،  و  ديگر ويژگي ما انسانها اين هست كه ما دو والد داريم البته منظورم تنها داشتن يك پدر و مادر  نيست  بلكه  منظورم اين هست كه وجود ما دو بعد ديگه داره كه ما حصل و نتيجه اش مخلوق سومي است كه جوهر وماهيت وجود  ما انسانها  و  نـَـفـس   ناميده مي شه  و مخير  به  اعمال  خود، يا به تعريف ديگه انسان از يك خلق جسماني يا همون خاكي شكل  مي گيره كه به اراده پروردگار از پدر و مادر  به هيكل  ظاهر، مولود مي شه، و از بعدي  ديگر  يك خلق روحاني و افلاكي كه باز هم صادره از پروردگار هست. و از اختلاط اين  زوج  مولودي بنام  نفس و يا  شخصيت انساني شكل مي گيره  و  اين  نفس  انساني و آدمي توسط پيامبران و فرستادگانش در اين عالم خاكي براي وصول به عوالم برتر الهي دعوت مي شه و در غياب فرستادگان الهي تربيت و شناخت ما  به خود را خداوند به همراهي با  بزرگان و دستگيري و هدايت عالمان قوم تا زماني و  در نهايت به خود ماسپرده و يكي از اين بزرگترها در  داستان بابا آدم نيز بزگتر و مـ‍‍‍َهتر قوم يا به تعبيري ديگر پدر روحاني و به تعبيري  مربي، كه در اين ماجرا  شيطان بود شد!. البـته حالا اينجا شبهه هايي بوجود مي آد و شايد بارزترينش اين هست كه پس بابا آدم مگه اولين نبود و ما  مگر فرزندان او حساب نمي شيم، حقيقتش اينه كه داستان حضرت آدم يك شش، هفت هزار ساله و يا به روايتي كمي بيشتر و حال آنكه عمر بشر دست كم  هزاران برابر اين مقدار كه ذكر شد. و جريان اين هست  كه به خواست الهي  و حضور حضرت آدم ما ( بشر)  اولين  بار در دوره اي  جديد از حيات ازصورت  جنيني و مستوري  وبيخبريُ و خوشي با  اراده به دانستن به اين مرحله جديد از حيات بشري وارد شديم. مانند جنين  و يا طفلي كه ظاهراً در اين  جهان هست اما در عالم بي خبري  وخوشي خود سير مي كنه وهمه چيز براي او مجهول و پوشيده است و ناگهان باحضور در عرصه جديد، كنجكاوانه شروع به شناخت جهان اطراف مي كنه، و منظور اين هست كه البته پيش از ما بشر موجود بوده اما آدم نبوده بلكه مهياي آدم شدن بوده واين امر تدريجاً صورت گرفته، براي  مثال قبل از ماشين  يا  به بياني چهار چرخ، چهار چرخ بوده ولي فاقد موتور  بوده و سير هم مي كرده ولي ماشين اطلاق نمي شده و زماني  متحول شد وپس از آن، اون چهار چرخ شد  اولين  ماشين. الماجرا،  شيطون هم كه شاهد بزرگ شدن آدم  بود و مي ديد كه نداي جديدي از اين فرزند قوم به گوش مي رسه ودال بر جريان جديدي در ميان قوم داره عنان منيت وملكيتش افروخته گشت و از سر تسليم  نو رسيده  قوم  كه فرستاده  پروردگار بود سر باز زد و  اين موضوع الدوام همچنان بواسطه كساني كه خود را زعيم و بزرگ قوم   مي انگارند ادامه دارد، و اين  تقابل  در مقابل مظهر  وفرستاده تنها و فريد الهي، بواسطه كثرت هواداران و پيروان سر سپرده  منيّت و شيطنت پيرامون و در پناه شوكت جمعي ايشان، همچنان استمرار داشته  و ما آدمزادها متوجه نيستيم كه هر نخستيني هم  شروع  و ما سبقي داره و تغيير هميشه از جزء در مقابل كل و جمع  ظاهر مي شه  و آن مظهر و خلقت جديد هميشه در ابتداي رسا لتش  در معرض كثرت غفلت و شيطنت  غافلين، حال چه با  تعداد تابعين  و يا شوكت واقتدارظاهري  ايشان  قرار مي گيره و....  درهر حال اين   مقابله واقع مي شه، ولي باز اين تجربه عبرت نمي شه  و  اكثريت غافل با آتش جهل ومنيت چه جفاها كه بر فرزندان مظلوم آدم جديد! وارد نمي كنند و با  تأسـف در ظهور هر فرستاده الهي اين قصه مجدداً تكرار مي شه و جالب اينجا است كه خداوند من باب هدايت و نصيحت بارها حكايت پيشنيان را براي ما باز گو و ما را از رفتاري چون پيشينيان بر حذر مي كنه ولي اين نهضت  همچنان ادامه داره.... و باز شيطان براي  مطرح كردن  وحفظ موقعيت خود ، فرياد وا  شريعتا  و  واامّـّتـا  و واسُـنـّتا مي بنده.... پس  عزيزان، خوبه در اين عصر شكوفائي وخرد در داستانهاي بچگي و پيشينه خود دقت كنيم كه رازهاي نهفتـه ي و اندرزهاي بسياري داره. و شايد يك زماني صرفاً چون طفلي نابالغ و شيفته داستان، ماجراها را دنبال مي كرديم اما خوبه كه در اين دوره شكوفائي خرد، بالغانه در اين حكايات بنگريم  و نه چون دوره كودكي روايتي تصور كنيم و انگشت به دهان حيران بمانيم . بله در هر زمان كه مظهري از مظاهر الهي در عالم خاك جلوه نمود زُعماء وقت و مريدان مظهر قبل كه خود را سابقين معرفت حق مي دانستند و تقدم  و ارجحيّـت درك بطون آيات الهي براي خود قائل بودند به همراه جمع مريدان به مظهر زمان وفرستاده  جديد  خداوند  مهاجم  شده و كردند و مي كنندآنچه نبايد  و حال انكه حكايت ايشان، حكايت « مثل الشيطان »  شده  واين نائره  و آتش منيـّت است  كه چشمشان را سوزانده و از بصيرت  و شناخت مظهرالهي وقت كه جلوه جديد حق بي بديل و ازلي است ايشان  را باز داشته و متأسفانه  مانند سابقين و آباء ( پدران )  غافلين  دست حق را از ايجاد خلق جديد  و مظهرالهي بسته دانسته وباز براي  خود مدار آخريني  ديگري قائل شده اند......

 پاي هست آدمي و سربه افلاك آدمي     همانگونه ظاهر در گوشه و بيكران آدمي

انشأ الله در فرصتي ديگر  به ادامه اين موضوع  خواهيم پرداخت.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
منصور |1388-10-20 07:56:20
تعبير جديدي از قصه ي آفرينش بود كه متفاوت هم
بود؛ البته حتماً اين برگرفته از اعتقادات و
افكار متفاوت است

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."

 

اعلانات

1-آدرس سایت: http://www.javanim.org 

 

همچنين خود جوانان عزيز بايد در پرورش و اصلاح مفاهيمي كه به نظرشان ناقص يا نادرست است اقدام كنند؛ البته با رعايت ادب و احترام نسبت به نويسنده يا هر فرد يا گروه ديگري؛ تا انشاء الله مطالبي كه مطرح مي شود آموزنده و مفيد باشد

2-ارسال عكس: دوستان عزيز مي توانندعكس هاي مناسب اين سايت را ازطريق ايميل زيربراي ما ارسال نمايند.عكس ها توسط خودشما تهيه شده باشد:

lover.loyal@gmail.com

3-مقالات وخواندني هاي مناسب رااز طريق «ارسال نوشته هاي شما» براي ما ارسال نماييد.درج يك خواندني از منبعي ديگر در اين سايت به معناي تأييد صحت آن مطلب يا تأييد منبع آن نيست؛ بلكه هدف، صرفاً توجه به مواردي است كه ممكن است وجود داشته باشد و استمداد از افكار و ايده هاي جوانان در جهت رفع مشكلات احتمالي و استفاده از امكانات و موقعيت هاي مثبت اجتماعي

 

4- لطفاً مقالات و مطالب خواندنی خود را که مناسب این سایت می دانید از طریق گزینه ی ارسال مطالب فوق برای ما ارسال دارید تا در سایت منتشر گردد و مورد استفاده ی همه ی کاربران قرار گیرد. 

5-مطالب جوانیم و نظرات و دیدگاه های دوستان را از طریق صفحه ی فیس بوک جوانیم با آدرس زیر دنبال نمایید:

facebook.com/javanim 

oruspu numarasi canli sohbet numaralari sohbet hatlari telefonda sohbet telefonda sex sohbet numaralari arac muayene dava sorgulama trafik ceza sorgulama isimden numara sorgulama bilinmeyen numaralar