| چه بايد؟ |
|
| نوشته شده توسط حسين-ك | ||
| دوشنبه, 18 تیر 1386 17:30 | ||
| تعداد بازدید :6508 | ||
|
دراين آشفته بازاري كه كالاي محبت راخريداري نباشد دراين ملك غني ازگنج ومكنت غني ازآب وخاك وبادوآتش غني ازافتخارات گذشته غني ازمردماني باتلاش وهمت وكوشش سرشته وليكن بس فقيرازآدميت فقير از خيرخواهي، نيك انديشي، امانت فقيرازديده اي روشن كه بيند درون خانه ي همسايه را از پشت ديوار غم ودرد قلوب خسته را از روي سينه شناسد دوست رادرجامه اي نو فقيرازگوش پاكي كز شنيدن نداردننگ واكراهي اگرهم سخن هاي گزافي ضدفكراوبگويند. فقير از دست پرمهري كه حتی بگيرد دست ياري را ز بيگانه پذيرد عذر را از هرخطاكار نيندازد بسوي ديگران سنگ نگيرد از دهان مور دانه فقيرازدوستاني يكدل ورنگ كه دست از دوستي برندارند اگرچه آن خطاباشد، ضررهم به جاي سود سرشار به دنبال چه مي گردم؟ چه مي خواهم؟ چه مي يابم؟ چه جويم؟ جوي صبروتحمل؟ ارزني انصاف؟ به قدردانه اي خردل مروت؟ ويا دشتي تأسف؟ خرمني حسرت؟ دريايي تأثر؟ عالمي اندوه؟ دريغادرد بسياراست ولي حتی يكي نيست، به فكرالتيامش كسي باخود نمي گويد: چه خواهدشد، اگراينگونه باشيم چه مقصدباشد اين ره را كه باسرمي دويم وفكرما اين: مبادا قبل ماجنبنده اي هست؟ كجا؟ آخركجا؟ بيايك بار هم فكري نمائيم- كه يك لحظه تفكر بهتر از عمري عبادت- بيا يك لحظه هم باخودبگوييم كه ازعمرم چه باشدانتظارم؟ بگويم روي سوي كدامين مقصد ومقصود دارم؟ از اين ره، مي رسم آنجا كه بايد؟ ويادركوچه هاي بي سر و ته دراين دنياي پرآلام فاني هراسان اين دو روز عمرخودرا همي سرگشته مي تازم، ودريك خم، ازاين پيچ وخم تاريك تو در تو براي مدتي بي انتها، خاموش مي مانم. چه مي خواهم؟ نگوديگرچه مي خواهم بگوديگر چه بايدكرد امروز؟
Powered by !JoomlaComment 3.26
3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved." |