آيا نجابت قالب خاصي دارد يا اينكه من وتو براي آن قالبي ايجاد كرده ايم؟ چاپ
نوشته شده توسط سعيد   
پنجشنبه, 14 دی 1385 18:49
تعداد بازدید :6578

چند رو پيش من واشكان به محل برگزاري نمايشگاه هاي بين المللي رفتيم . وقتي داشتيم برمي گشتيم اشكان به من حرف قشنگي زد. او به من گفت كه فكرمي كنم اگه عنوان اين نمايشگاه رو" نمايشگاه آخرين مدهاي روز لباس ، در ايران" مي گذاشتن خيلي بيشتربا اون چيزي كه ديديم مطابقت داشت.

پوشش يكي از مسائلي است كه جوانان هر روز با آن درگير مي باشند ؛ اينكه چه چيزي بپوشند ؟ چگونه بپوشند كه به قول والدينشان نشان دهنده ي شخصيت خانوادگي آنها باشد؟ اينكه چرا بايد ديگران آنها را تأييد كنند؟ و هزاران سوال ديگر كه هر روز چندين بار براي يك جوان تكرار مي شود.

"من يك انسانم ونيازهاي گوناگوني دارم ؛ نياز به آب و غذا، نياز به مسكن، نياز به آرامش، نياز به زيبايي ، نياز به محبت ،نياز به تحسين ديگران ، نياز به دوست و...بيشتر اين نيازها در دوره ي جواني و نوجواني شدّت مي گيرند كه يكي از آن ها نياز به تحسين ديگران و نياز به مقبوليت و پذيرش در ميان اطرافيان است.اين نياز به جوان و نوجوان كمك مي كند تا ويژگي ها و استعدادهاي خود را بروز دهند و به پرورش آنها پردازند تا تحسين اطرافيان را بر انگيزد و اعتماد آنان را جلب كند؛ به عبارت ديگر جوان براي اينكه به خود و ديگران بقبولاند كه براي جامعه اش مفيد است تلاش مي كند كه توانايي ها ، استعدادات و كمال هاي خويش را كشف و شكوفا كند و آن ها را در معرض ديد ديگران قرار دهد و بدين ترتيب مقبوليت پيدا كرده وجايگاه مناسب خود را در ميان ديگران تثبيت كند"[i]  

همچنين انسان عا شق زيبايي است و آراستگي را دوست دارد . يكي از مظاهري كه انسان دوست دارد نيروي اختيار را بوسيله ي آن نمايان كند ، قدرت او در انتخاب رنگ لباس و نوع پوششي است كه مي خواهد داشته باشد . اين يكي از حقوق اوليه ي بشري است (حقوقي همچون : آزادي عقيده ، آزادي بيان ،آزادي در حق انتخاب محل زندگي و… مي باشد) .

آراستگي ظاهري برباطن فرد ت‍‍‍أثيرمي گذارد؛ براي مثا ل لطافت ونظافت ظاهري در روحيه ي انسان كه زيبايي و آراستگي را دوست دارد ، مؤثر است . همين نظافت و آراستگي ظاهري است كه موجب ايجاد محيطي مطبوع و شاد مي شود و برنحوه ي رفتارمان با ديگران نيز تأثيرگذار است. از طرف ديگر، نحوه ي پوشش ما ، باطن و آنچه در درونمان مي گذردرا نيز نمايان مي كند؛ براي مثال، آنگاه كه به مناسبتي، جشن مي گيريم و لباس هايي با رنگ هاي شاد مي پوشيم تا اين شادي را اظهار نمائيم .

متأسفانه مشكلي كه در جوامعي از قبيل جامعه ي ايران وجود دارد اين است كه در زندگي روزمره، بايد حتماً افرادي را كه باآن ها روبرو مي شويم محاكمه كنيم؛ به بيان ديگرآنان را محكوم يا تبرئه مي كنيم؛ به خود حق قضاوت در مورد ديگران مي دهيم و نظر خود را وحي منزل مي دانيم .

اين مشكل حاصل عادت بدي است كه در وجود بسياري از ماايرانيان نهادينه شده است. ما به خود زحمت فكر كردن و جستجونمودن خوبي هاي ديگران را نمي دهيم . يكي ازنتايج عدم تفكرصحيح در مورد ديگران آن است كه افرادرا در گروه هاي مختلفي دسته بندي مي كنيم؛ خوب يا بد، سياه يا سفيد، دوست يا دشمن، مؤمن يا كافر .[ii]

اكثر ايرانيان به عيب جويي از ديگران و برچسب زدن به آنان علاقه اي خاص دارند . چند روز پيش در مورد افراد عيب جو نوشته اي خواندم كه برايم جالب بود .آن چيزي كه نظر مرا به خود جلب كرد اين بود كه در آن نوشته، ذكر شده بود : افراد ي كه نسبت به عيوب خود غافلند، مدام در پي يافتن عيوب ديگران هستند...فردي كه عيوب خود را نمي بيند از نقائص ديگران چه مي داند؟…متحيّرم از كسي كه عيوب و نقائص خودرا نمي بيند. چيزي كه من ياد گرفتم اين بود كه حق قضاوت در مورد ديگران را به خود ندهم و در پي عيب ها و نقائص آن ها نباشم .

مشكل ديگري كه وجود دارد آن است كه افراد براي نجابت و ايمان و شخصيت و… قالب درست مي كنند . براي مثال مشخصات فرد با ايمان را ديده و يا شنيده ايم كه قيافه اش اينطور است ، موهايش اينطور است ، ريش دارد اما ريش بزي نيست ، هميشه سرش از خجالت پائين است، اگر كه انگشتر عتيق دانه درشت هم در دست داشته باشد چه بهتر و…يكي از مهمترين قالب هايي كه وجود دارد، قالب نجابت است . منِ پسر يا دختر اگر اينگونه بپوشم نجيب و با تقوا و حتماٌ از خانواده اي با شخصيت و متديّن مي باشم و گرنه كه … ( بقيه اش را ديگه خودتون حدس بزنيد ) . تلاش بعضي از افراد براي يك شكل نمودن لباسها ، نمونه اي از درست كردن همين قالب نجابت بود .

حرف من به عنوان يك جوان اين مي با شد كه يك انسان حق اين را دارد كه انتخاب كند كه چه لباسي بپوشد و چگونه بپوشد . ديگران بايد به اين حق من احترام بگذارند و آزادي من در حق انتخاب پوشش را قبول داشته باشند . اين آزادي خواهي من جوان را، نبايد با بي بند وباري اشتباه گرفت. من هميشه اين جمله را با خود تكرار مي كنم كه هر عمل خيري قابل سوء استفاده مي باشد . آزادي انسان در پوشش بسيار خوب است؛ اما برخي افراد آن را بي بند و باري معني مي كنند. آزادي در پوشش يعني آنكه من در انتخاب پوشش خود آزاد باشم ؛ اينكه آزاد باشم تا مانتو و روسري بپوشم يا اينكه با يك شلوار و بلوز در اجتماعم حاضر شوم و كسي روسري من رااز سرم پايين نكشد و يا چادر به سرم نكند . بلي اين حق من مي باشد كه انتخاب كنم كه چه لباسي با چه رنگي بپوشم؛ اما معيار من در انتخاب اين پوشش چيست؟ اخلاقيات معياري است كه مي توانيم در انتخاب پوشش ازآن بهره بريم. اين اخلاقيات وارزش ها با آنكه بسيار به ما كمك مي كنند اما در صورتي معيار صحيح را به ما ارائه مي دهند كه مركز پديدآمدن آنها تفكروتعقل و اعتدال حقيقي باشد . به نظر من آزادي فرد در انتخاب پوشش خود، وقتي بخردانه ،عاقلانه و بر اساس اعتدال مي باشد كه من جوان در انتخاب پوشش مختار باشم؛ اما طوري بپوشم كه ملعبه ي ديگران قرار نگيرم؛ به بيان ديگر طوري بپوشم كه مورد قضاوت ديگران واقع نشوم، همچنين بازيچه اي براي ديگران نباشم .هر فرد اين آزادي و معياررا به گونه اي معنا مي كند و اين همان سنجش فردي است.

آن چيزي كه من مي دانم وتلاش كرده ام تا در نوع پوششم آن را تأثير دهم، آن است كه" از آزادي خود بنحوي احسن و خرد مندانه استفاده كنم " همچنين به حق ديگران در انتخاب  پوشش خود احترام بگذارم و حق قضاوت در مورد پوشش ديگران را به خود ندهم .

1- اقتباس از كتاب دين و زندگي _سا ل دوم آموزش متوسطه_ درس دوازدهم – فضيلت آراستگي (توضيح نويسنده) : در اين قسمت از كتاب دين و زندگي به فضيلت آراستگي و دلايل آن پرداخته شده؛ اما به نظر نويسنده باز گوشه هايي از تعصب در اين نوشته وجود دارد؛ زيرا به حريم خصوصي و حق فرد در انتخاب پوشش بها نمي دهد. بااين حال به نظر نويسنده ي اين بخش از كتاب، احترام مي گذارم .

2- يكي از معلم هاي دبيرستان حرفي زيبا اما تلخ به من زد. او به من گفت در خارج از ايران معمولاً رسم اينگونه است كه فرد بي گناه مي باشد تا زماني كه خلافش به اطرافيان ثابت شود؛ در صورتي كه در ايران اينگونه است كه افراد گناهكار مي باشند مگر اينكه خلافش ثابت شود (اين هم يكي از رسم هاي عتيقه و كمياب ايراني است كه در هيچ جاي دنيا نمونه ي آن به اين شكل ديده نمي شود) پس بايد قبول كنيم كه اين بد بيني در ما نها دينه شده است . ضرب المثل معروفي هم در اين مورد وجود دارد كه نشان مي دهد اين رسم در ادبيات ما نيز حضوري چشم گير دارد؛ اين ضرب المثل كه " به تخم چشمات هم اعتماد نكن، چه برسه به برادرت". شايد اين مطلبي كه ذكر شد مستقيماً به موضوع پوشش مرتبط نباشد؛ اما بيشتر مشكلات ما بدليل همين محكوم يا تبرئه كردن اطرافيا نمان مي باشد؛ اينكه جمع مي بنديم و رفتار يك فرد را به گروهي كه به آن تعلق دارد تعميم مي دهيم. اين جملات كه معمولاًهم به كار مي روند، دال براين قضيه هستند:" مردها همشون فقط غرغر كردن و نق زدن رو يا د گرفتن...زنها فقط دنبال پولن؛ وقتي پول باشه، قربونت هم ميرن و گرنه...جوون ها همشون خوش خيا ل هستندوخا م ...."     

 

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
مستانه  - خوب |1387-7-23 14:34:23
عالی
ava |1385-11-23 12:14:14
dooste khoobam maghalato khoondam az inke enghadr afkare ghashangi dari khoshhal
shodam ama inke hamishe iran ro bad va baghiye donya ro khoob tosif konim yekam
door az ensafe fekr konam behtare begim hameye donya ehtiyaj be ehya dare ma ke
too iranim az inja shoroo mikonm o javoonaye keshvaraye dige az keshvare
khodeshoon bebakhshin vaghteto gereftam

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."