جمعه, 08 تیر 1386 09:16 |
جهل در لغت به معنی نادانی و بی خردی است. جهل مرکب آنست که شخص نمی داند، اما می پندارد که می داند. جهل بسیط آن است که شخص نمی داند و اعتقاد به دانستن خود هم ندارد؛
|
ادامه مطلب ...
|
|
جمعه, 08 تیر 1386 09:10 |
بعد از هزار سال ا نتظار وقتی که آمدی ، با خود چراغ آوردی ، و کلیدی ، (1) و دربهای پر راز باغ های یگانگی را ،
|
ادامه مطلب ...
|
جمعه, 04 خرداد 1386 18:34 |
قطعه زیر نوشته یاسمن، یک کودک 11 ساله است: کوهستان را می نگرم. مدرسه ای در دامنه ی کوه است. چقدر زیباست بچه ها در نهایت شعف اطراف آن مشغول بازی هستند. بالاخره به مدرسه رسیدیم.چه حیات بزرگی آن جا را نگاه کن زمین چمن، زمین اسکیت و... آه خدای من پشت مدرسه چه آزمایشگاه بزرگی من همیشه از انجام دادن آزمایشات علوم لذت می برم. حالا بیا داخل سالن مدرسه شویم ببینم کلاس ما کجاست؟.به به!نگاه کن چه تخت وایت برد بزرگی از این دریچه علوم زیادی را یاد خواهیم گرفت.
|
ادامه مطلب ...
|
پنجشنبه, 13 ارديبهشت 1386 23:03 |
فصل بهار بود. دو دانه در كنار يكديگر نشسته بودند و دربارهء رشد و شكوفائي صحبت مي كردند
|
ادامه مطلب ...
|
پنجشنبه, 17 اسفند 1385 04:13 |
بلوچ هامردماني سخت كوشندكه دركويرگرم وخشك شرق ايران زندگي مي كنند.اكثرمناطق بلوچ نشين ايران داراي آب وهواوشرايط اقليمي سختي است.البته دركناردريا، شرايط كمي بهتراست؛ولي درياهم، بواسطه ي گرمي هواوكم بودن آب شيرين كه ازسرچشمه هاي كوهستاني به آن برسد،به همراه عوامل جغرافيايي ديگرنتوانسته است تأثيرزيادي دراين شرايط بگذارد.به علاوه دراكثرسواحل جنوبي بلوچستان، فاصله ي كوه ودريابسياركم است وميداني به جولان انسان نداده است. شايدبهترين شرايط، آن هم بطوراستثنايي، دراين ميان چابهاراست. چابهاررابه نظرمن مي توان هندايران ناميد،هم به لحاظ تشابه آب وهوايي ومهمترازآن به لحاظ تنوع قومي. من درهيچ جاي ايران چنين تنوعي راازاقوام ونژادهانديدم، ازسياه پوست خالص تادورگه وچهره هايي كاملاًشبيه هندي هاوبلوچ وجدگال(قومي ازبلوچ هابازباني كاملاًمتفاوت) واقوام ديگركه ازنقاط ديگرايران بيشتربه مناسبت هاي شغلي آنجاآمده اند.
|
ادامه مطلب ...
|
|
|
|
<< شروع < قبلی 1 2 3 4 5 6 7 بعدي > پايان >>
|
صفحه 4 از 7 |