آمار سایت

مندرجات : 721
تعداد نمایش مندرجات : 8782342
بازديدکنندگان : 7073768

قسمتهای سایت

مقالات شما
خواندنیها

عضویت در خبرنامه

مقاله های ارسالی

فقر
اعلاميه حقوق بشر و ...
تأثير گذاري بر انديشه و كنش فردي از طريق گروههاي كوچك
آب در كوزه و ما تشنه لبان مي گرديم
نگاهي ساده به مسائل ايران
قانون و قانونمندي
عامل نظام گسيختگي ياعامل پيشرفت و تكامل؟
محله فقير نشين
به توسعه چگونه مي نگريم ؟
گنه کرددربلخ آهنگری
عشاق خياباني
درجستجوي هويت
به جرم جواني
وسائل ارتباط جمعي
تاریخ عزیز، ما رابه کجا می بری؟
اتاق گفتگو
نگاهی کوتاه به وضعیت کنونی قشر جوان ایرانی در روزگار ما
رقص نور در آئينه ء وجود
فقروتنگدستي
فقر و پيامدهاي آن
مهريه هنگفت وخانه تهي
مرگ بار تر از بم
در حاشیه انتخابات
یلدا و والنتاين
آيا نجابت قالب خاصي دارد يا اينكه من وتو براي آن قالبي ايجاد كرده ايم؟
نگاهي به انتخابات
رستم واسفندیارقرن بیست ویکم
پول سرنوشت ساز است !
فقراامانت منند
سرگشتگي
اچ آی وی مثبت هاسلام
بی عشق جهان مرده است
احیای ایران عزیزم
احیای ايران
ازتنبیه تاتغییر
سرگذشت دودانه
ثروتمندبودن
ايجادروابط اجتماعي مناسب
روسپيگري
دانه ي خردل
حرف دهنتو بفهم
همجنسگرايي ازنظرگاه تعاليم بهائي
دردي جانكاه
شايعه وتئوري توطئه
گردن بي طمع
من به عنوان يك جوان چه كاري براي اطرافيانم كردم؟
ياشانس ويااقبال(قسمت دوم)
ظهور و سقوط امپراتوري هاي ميليارد دلاري
يك سبد گل
گوش كن وتفكرنماكه چه سان بايدزيست

مطالب خواندنی از منابع دیگر

نجات غریق چاپ پست الكترونيكي
چهارشنبه, 22 آبان 1387 08:12
تعداد بازدید :6415

روزگاری در روستایی با تعدادی از دوستان هم سالم به کنار رودخانه ای رفتیم. جایی مناسب از آن را که کمی گود تر بود انتخاب کردیم و لباس هایمان را در آوردیم و از روی بلندی کنار گودال به درون آن شیرجه زدیم. من اندکی شنا می دانستم و  می توانستم خودم را روی آب نگهدارم. در این اثنا یکی از آن دوستان هم که هنوز در آب نیامده بود آماده شد و در گودال شیرجه رفت. لحظات اول اوضاع عادی به نظر می رسید؛ اما بعد از چند لحظه دیدم آن دوست دارد مرتب به زیر آب می رود و بیرون می آید. خیلی زود متوجه شدم که  دارد غرق می شود. کس دیگر در آب یا بیرون از آن نبود که بتواند به او کمکی کند. بناچار دل به دریا زدم و به قصد کمک به طرفش رفتم. به محض این که دستش بدنم را لمس کرد، با تمام قوا مرا گرفت و بـه زیـر آب فـرو برد تا خود ش بالا بیاید. زیر پنچه های او گیر کرده بودم و کم کم نفسم داشت تمام می شد. در ابتدا سعی کردم طاقت بیاورم، ولی بعد از لحظاتی وضعم وخیم شد و به شدت ترسیدم. با تمام نیرویی که داشتم دستهای او را کنار زدم و توانستم سرم را از داخل آب بیرون بیاورم و نفسم را تازه کنم. در این کش و واکش ها، به کنار گودال رسیده بودیم و با کمی هل دادن من و کشیدن بچه ها، توانستیم او را به کنار آب بياندازيم. دیگر رمقی نداشتم. روی زمین افتادم و او هم در کنار آب روی شن ها افتاد. حالا دیگر همه ی بچه ها متوجه ی قضایا شده بودند و به کمک شتافتند و او را به قسمت بالای گودال کشیدند و سرازیرش کردند و مقدار زیادی آب از داخل شکمش بیرون ریخت و بعد از دقایقی نفسش بالا آمد.

این تجربه به من آموخت که برای نجات دادن کسی که در حال غرق شدن است، انسان الزاما باید فنونی را بلد باشد و الا حین کمک به فرد غرق شونده، ممکن است خوش زودتر از او خفه شود. اگر انسان فنون لازم را بداند می تواند به راحتی و بدون این که خطری متوجه خودش شود فرد غریق را نجات دهد؛ یعنی دانستن این فنون به معنی حفظ زندگی خود و نجات کسی است که دارد با مرگ دست و پنجه نم می کند و ندانستن آن به معنی از میان رفتن احتمالی زندگی خود و تمام شدن حتمی زندگی فرد غریق است.

آیا در متن جامعه نیز همینطور نیست؟ آیا با کسانی طرف نمی شویم که در مفاسد مهلک در حال غرق شدن هستند؟ آیا دوستانی نداریم که در دام های مرئی و نا مرئی خطرناک گرفتار شده اند؟ آیا در اخبار نمی شنویم که کسانی در اطرافمان گرفتار هزار جور مفسده و مهلکه، اعم از اعتیاد و فساد و انحراف و اختلاف و یاس و نومیدی و بی بند و باری هستند؟ چرا، به فراوانی می بینیم و می شنویم. از طرفی حتما وجدان انسانیمان حکم می کند که باید به آن ها کمک کنیم؛ یعنی نمی پذیریم که چشممان را به روی آن ها ببندیم و بگذاریم هر طور که می خواهد بشوند و نمی گوییم تقصیر خودشان بوده، می خواستند به راه راست بروند و به حرف بزرگترها گوش بدهند. می گوییم؟ نه، نمی گوییم؛ چون وجدانمان طوری تربیت شده است که انسان ها را کلا و ذاتا شریف و نجیب مشاهده کنیم. همه ی آدم ها را دارای روح متعالی و زیبای انسانی می دانیم و آن ها را دوست می داریم. یاد گرفته ایم که به يكديگر کمک کنیم و دست همدیگر را بگیریم. پس مشتاقیم که به مساعدت آن ها بشتابیم و مطمئنیم که کار درستی انجام می دهیم.

اما آیا باید بی مهابا به سراغ آن ها برویم؟ آیا بدون دانستن فنونی روحانی، ذهنی و روان شناختی باید به نجات آن ها بشتابیم؟ آیا می توان با دست خالی؛ یعنی با ذهنی تهی و روحی خام و وجدانی ساده به کمک آنان رفت؟ مسلماً خیر. چون اگر صرفا بر اساس خلوص و محبت، و بدون علم و آگاهی و تجربه ی کافی به سراغ این گونه افراد برویم؛ از دو حال خارج نیست: یا می بینیم کاری از دستمان بر نمی آید و ناگزیر عقب نشینی می کنیم و یا خودمان را در خطر می اندازیم و در دام آنان گرفتار می شویم. درست است؛ ممکن است با تمام قلب و روحمان به کمک خداوند و حمایت و هدایت او مؤمن و مطمئن باشیم؛ ولی همان خداوند به ما عقل و فکر و شعور داده است و بعد سفارش کرده است در هر موقعیتی آن ها را به کار بياندازيم و به اصطلاح، خودمان راه را از چاه تمیز دهیم. پس عقل و خرد حکم می کند بدون آمادگی های روحی و ذهنی نمی توانیم برای این گونه افراد کاری انجام دهیم.

اما این آمادگی  را از کجا به دست بیاوریم؟ در چه جایی نکاتی و هدایاتی هست که برای چنین مواردی ما را به فنون نجات مجهز می سازد؟ این مکان ها از لحاظ علمی، کتب انسان شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی هستند و از نظر اخلاقی، کتب آسمانی. کتب علمی جدید و مفید که فراوان در دسترس است؛ اما کتاب آسمانی جدید از کجا بیاوریم؟ کلاً، ما برای انجام دادن صحیح یک عمل بخصوص خیر خواهانه، باید هم انگیزه ی انجام دادن آن را داشته باشیم و هم علم انجام دادن آن را بدانیم و هم توان انجام دادن آن را به دست بیـاوریـم. انگیـزه، علـم، تـوان. اما تجربه ثابت کرده است مباحث اخلاقی که از ادیان الهی سرچشمه می گیرند می توانند انگیزه لازم برای عمل را به ما بدهند؛ و مباحث علمی که در کتب معتبر گرد آمده اند قادرند آگاهی ضروری برای عمل را بـه ما ببخشنـد و خـوراک های مفیـد و سـالم که از دسترنج خودمان و دیگران فراهم شده اند، می توانند توان کافی برای عمل را به ما ارزانی دارند.

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
khdm366  - پاسخی کوتاه به دوست عزیزم سبا |1387-9-25 07:54:58
سبای عزیز امیدوارم بتوانی این چند نکته را هم
بخوانی
1- اولا این مکتب نیست و یک دیانت جدید
جهانی است و ثانیا ادیان همه در اصل شبیه
یکدیگرند چون از یک منشاء سرچشمه گرفته اند و
برای یک نوع انسانی آمده اند، این فقط در فروع
و جزئیات متناسب با شرایط زمان و مکان است که
با هم فرق دارند.
2- حضرت بهاءالله(نه آقا بهاء)
هر دینی که قبلا داشته ربطی به ا ین که خداوند
علیم و حکیم او را به پیامبری مبعوث کرده
ندارد؛ درست مثل حضرت محمد که بستگانش بت پرست
بودند و حضرت مسیح که اطرافیانش یهودی
بودند.
3- پدران ما بهائیان ایران همه مسلمان
بوده ا...
سبا  - درپاسخ به این که چرا دیانت بهایی شبیه دی |1387-9-4 16:49:14
دوست عزیز محض اطلاع شما باید بگویم اساس جمیع
ادیان الهی یکی است بنابر این در جمیع ادیان
مسئله توحید ومعارف وفضائل انسانی تجدید
گردیده است ولکن فروع ادیان که شامل قوانین
وتعالیم مربوط به معاملات وسیاسات وچگونگی
عبادات ومطابق بااحتیاجات ومقتضیات زمان است
در هر دوری از ادوار به حکمت الهی تغییر وتحول
می پذیرد.اینکه شما دیانت بهائی را مشابه
دیانت اسلام وسایر ادیان را بسیار متفاوت از
دیانت اسلام می پندارید،اولا" به واسطه آن
است که متأسفانه از سایر ادیان اطلاعات دقیق
تری ندارید وثانیا"با گذشت زمان چنان
پیرایه های...
سهيلا  - سئوال از مسئولان سايت |1387-8-28 06:32:42
چرا مكتب شما شبيه اسلام است در حاليكه اديان
ديگر خيلي با هم فرق دارند
آيا اين نشان دهنده
اين نيست كه دين شما توسط آقا بهاء كه در اول
مسلمان بوده ساخته شده نه از طرف خدا؟
دوم
اينكه معجزه اي هم ندارد برعكس تمام پيامبران
خدا
سوم اينكه مسلمان چه سني و چه شيعه بهائيت
را قبول ندارند ولي فرق اسلامي و اديان ديگر
را قبول دارند
بهتر نيست براي اعتقادتان
تحقيق بيشتري كنيد
ایراندوست |1387-8-27 12:31:09
مقاله ی جالبی بود . با مثال جالبی در مقدمه
آغاز شده بود اما تحلیل را به عهده ی ما گذاشته
تا شرایطمان را بسنجیم و به نوعی کلی گویی
صورت گرفته است و این من خواننده هستم که باید
بررسی کنم آیا در همچین موقعیتی قرار دارم .
این وجه مثبت آن است . متشکرم از مقاله ی جالب
تو سرود عزیز
ش.ن.جوان |1387-8-22 16:19:51
عالی بود. مطلب شما با مثال اول بسیار فهمیدنی
شد.

من هم فکر می‌کنم بی‌هوا نباید به آب
زد؛ ولی این بدین معنی نیست که برای نجات
اطرافیانمان به فکر نیفتیم. بلکه باید سعی
نماییم هم مهارت‌هایمان را بالا ببریم و هم
به دوستانمان کمک کنیم.

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."

 

اعلانات

1-آدرس سایت: http://www.javanim.org 

 

همچنين خود جوانان عزيز بايد در پرورش و اصلاح مفاهيمي كه به نظرشان ناقص يا نادرست است اقدام كنند؛ البته با رعايت ادب و احترام نسبت به نويسنده يا هر فرد يا گروه ديگري؛ تا انشاء الله مطالبي كه مطرح مي شود آموزنده و مفيد باشد

2-ارسال عكس: دوستان عزيز مي توانندعكس هاي مناسب اين سايت را ازطريق ايميل زيربراي ما ارسال نمايند.عكس ها توسط خودشما تهيه شده باشد:

lover.loyal@gmail.com

3-مقالات وخواندني هاي مناسب رااز طريق «ارسال نوشته هاي شما» براي ما ارسال نماييد.درج يك خواندني از منبعي ديگر در اين سايت به معناي تأييد صحت آن مطلب يا تأييد منبع آن نيست؛ بلكه هدف، صرفاً توجه به مواردي است كه ممكن است وجود داشته باشد و استمداد از افكار و ايده هاي جوانان در جهت رفع مشكلات احتمالي و استفاده از امكانات و موقعيت هاي مثبت اجتماعي

 

4- لطفاً مقالات و مطالب خواندنی خود را که مناسب این سایت می دانید از طریق گزینه ی ارسال مطالب فوق برای ما ارسال دارید تا در سایت منتشر گردد و مورد استفاده ی همه ی کاربران قرار گیرد. 

5-مطالب جوانیم و نظرات و دیدگاه های دوستان را از طریق صفحه ی فیس بوک جوانیم با آدرس زیر دنبال نمایید:

facebook.com/javanim 

oruspu numarasi canli sohbet numaralari sohbet hatlari telefonda sohbet telefonda sex sohbet numaralari arac muayene dava sorgulama trafik ceza sorgulama isimden numara sorgulama bilinmeyen numaralar