گواه صادق وشاهد مدعا |
چهارشنبه, 21 شهریور 1386 11:16 | ||
تعداد بازدید :7885 | ||
ليلي ميللر- بشير، 25 ساله، موقع اين مصاحبه در شهر وين، در ايالت ويرجينيا، سكونت داشت. او اخيراً مركز عدالت طاهره را تأسيس كرده بود؛ اين مركز از طريق تأمين كمكهاي حقوقي و خدمات اجتماعي به مساعدت زناني ميپردازد كه حقوق بشر آنها نقض شده است
. ليلي به علـّت وارد شدن در قضيهء فوزيه كاسيندجا، زن افريقايي، به عنوان مدافع پرشور حقوق زنان شهرت يافت. فوزيه به امريكا فرار كرد تا از تهديد نقص اندامهاي تناسلي مصون بماند. ليلي توانست آزادي را براي زن به دست آورد كه به نقطهء عطفي در تاريخ حقوق منتج شد. بخت با من يار بود كه فرصتي براي مصاحبه با ليلي در مانتيگل Monteagle در ايالت تنسي يافتم. نقطهء تمركز بحث ما در مورد ديدگاه ليلي در خصوص رابطهء بين زنان و مردان بود و اين كه چگونه ميتوانيم مشاركت بين اين دو را پرورش دهيم. ليلي زنان را تشويق ميكند كه اعتراض خود را به صدايي واضحتر و به نحوي مؤثـّرتر بيان كنند. او ميگويد بدون حقّ ابراز عقيده و امكان سخن گفتن، نيل به هدفمان كه برابري است، امكانپذير نخواهد بود. هوپ: چه چيزي سبب شد قضيهء فوزيه كاسيندجا را به عهده بگيري؟ ليلي: موقعي كه در مؤسّسهء قوانين مهاجرت به عنوان كارمند حقوقي كار ميكردم قضيهء فوزيه را به عهده گرفتم. مؤسّسهء حقوقي مزبور قضيه را در دست داشت و موقعي كه از من خواستند وارد اين ماجرا شوم، بلافاصله با هيجان تمام واكنش مثبت نشان دادم. قضيه فوزيه به موضوعاتي مربوط ميشود كه براي من بسيار مهمّ است؛ يعني برابري زنان و مردان، حقوق مهاجران و ناقص كردن سيستم تناسلي زنان. تصميمگيري براي اين كه اين قضيه را به عهده بگيرم يا نه حتـّي گزينه هم برايم نبود. البتـّه كمك ميكردم. هوپ: آيا موضوعي در اين ماجرا بود كه تو را متحيّر كند؟ ليلي: خيلي چيزها در قضيهء فوزيه بود كه مرا متحيّر ميكرد. تكاندهندهترين موضوع نحوهء رفتار كشور خود ما است وقتي كه او به ايالات متـّحده آمد و تقاضاي پناهندگي كرد. بيش از هفده ماه، در كنار يك مشت تبهكار محكوم، او را به زندان انداختند. او را به غل و زنجير كشيدند، براي بازديد بدني لخت مادرزاد كردند، كتك زدند، از مراقبتهاي پزشكي محروم كردند و وادار كردند در حقارتبارترين شرايط زندگي كند. من واقعاً تكان خوردم. نميدانستم كه در امريكا، سرزمين آزادي، ميشود با انسانها اينطور رفتار كرد. او گناهي مرتكب نشده بود. فقط آمده بود كه تحت حمايت قرار بگيرد، آن وقت اينطور از او استقبال كردند.رفتار قاضي امور مهاجرتي نيز در قضيهء او برايم تكاندهنده بود. قاضي داستان او را باور نكرد كه مجبورش كرده بودند با مردي كه دو برابر سنّ او را داشت ازدواج كند؛ مردي كه قبلاً سه زن ديگر داشت؛ همينطور مجبورش كرده بودند به ناقص شدن سيستم تناسلياش تن بدهد. قاضي مكرّراً سرش فرياد ميكشيد، خيلي گستاخ و بسيار سنگدل بود. خيلي تعجّب كردم كه سيستم مهاجرت ما با كساني كه براي تقاضاي كمك به اين كشور ميآيند اينگونه ظالمانه رفتار ميكند. هوپ: اين قضيه روي خودت چه تأثيري گذاشت؟ ليلي: قضيهء فوزيه تأثيري عميق بر شخص من گذاشت. بيش از هميشه خود را نسبت به مصيبت زناني كه به علـّت نقض حقوق بشر دچار رنج و ستم ميشوند و نسبت به حقوق مهاجران متعهّد ساختم. در به عهده گرفتن نمايندگي پناهندگان تجربهء ارزشمندي به من داد و كمك كرد تا بر آرمانهاي حرفهايام بيشتر تمركز داشته باشم. قضيهء فوزيه تأثير بارزي هم بر قانون مهاجرت در ايالات متـّحده داشت. براي اوّلين بار تهديد مُثله كردن سيستم تناسلي زنان دليلي قابل قبول براي اخذ پناهندگي از ايالات متـّحده محسوب شد. به علـّت قضيهء فوزيه، زناني كه زير بار رسوم قبيلهاي نروند، ميتوانند تحت حمايت قانون مهاجرت ايالات متـّحده قرار ميگيرند. هوپ: شما مركز عدالت طاهره را راهاندازي كرديد. چه امري الهامبخش شما بود؟ ليلي: بعد از قضيهء فوزيه تماسهاي تلفني زناني كه مثل او نياز به كمك داشتند شروع شد. متوجّه شدم يه اين كمكهاي حقوقي رايگان به زناني كه مورد سوء رفتار قرار گرفتهاند و با نقض حقوق بشر روبرو شدهاند، واقعاً احتياج است چون اكثر آنها از عهدهء پرداخت هزينهء حقوقدان حرفهاي بر نميآمدند و از هيچ جا هم مددي به آنها نميرسيد. من مركز عدالت طاهره را تأسيس كردم تا كمك لازم به اين زنان فراهم شود. هوپ: اين مركز با چه دشواريهايي روبرو شده و چه توفيقاتي حاصل كرده؟ ليلي: مركز خيلي سريع رشد كرده. زنان بسياري به كمك ما نياز دارند؛ تعداد كساني كه مراجعه ميكنند كه ما وكالتشان را به عهده بگيريم بيش از آن است كه بتوانيم بپذيريم. البتّه توفيقات ما به مراتب از مشكلاتمان واقعاً بيشتر بوده. بسياري از نفوس بسيار معتبر در زمينهء حقوق پناهندگان در مركز مشغول به كار شدهاند. از ما براي كمك در طرحهاي بسيار مهيّج دعوت شده و تاكنون توانستهايم به بسياري از زناني كه نياز به حمايت در مقابل سوء رفتار داشتهاند كمك كنيم. هوپ: مركز الآن در چه مرحلهاي است؟ ليلي: فعاليت كامل دارد. دفاتري هم در فالز چرچ Falls Church در ايالت ويرجينيا داريم. تعدادي كارآموز داريم و در جستجوي تعداد بيشتري هستيم. ما خدمات حقوقي براي زناني فراهم ميآوريم كه با نقض حقوق بشر روبرو هستند. ما قادريم مشتريان خود را به مراكز مراقبتهاي بهداشتي رايگان معرفي كنيم. ضمناً گزارشهايي در مورد وضعيت زنان در ساير كشورها در دست تهيّه داريم. گزارشها به ما كمك ميكند قضّات را متقاعد كنيم كه رفتار با زنان در وطنشان نامطلوب است و بنابراين نبايد آنها را وادار كرد به جايي برگردند كه با آنان رفتار بدي داشتهاند. هوپ: هر بحثي راجع به حقوق زنان و برابري آنان با مردان، حدّاقلّ، نياز به درك معاني و مفاهيم هر دو اصطلاح مزبور دارد. در نگرش خود به موضوع زنان و حقوق زنان، برابري را چگونه تعريف ميكنيد؟ ليلي: نميدانم برابري به چه ميماند. هيچيك از ما نميداند. ديدگاه و تجربيات ما ايدهء برابري را محدود ميكند. امّا تعريفي كه امر بهائي از برابري دارد كاملاً متفاوت است. نظريهء مزبور مبتني بر آثار بهائي است. بگذاريد توضيح دهم: از دو طريق عملي ميتوان برابري را تحقـّق بخشيد. طريق عملي اوّل با تحوّل فردي ميسّر ميشود؛ يعني من كه هستم؟ از چه نوع تعليم و تربيتي برخوردار شدهام؟ مثالهاي مربوط به آن شامل تحصيل زنان و تعليم عملي مهارتهايي مانند سخنراني عمومي است كه هر زني بايد در آن تسلـّط يابد. طريق عملي دوم عدالت است. بسياري از مردم اهمّيت مشورت در رسيدن به عدالت را دست كم ميگيرند. مثلاً، از لحاظ تاريخي، زنان تحت سُلطهء زور بودهاند. امّا اگر ما درون خانواده به مشورت بپردازيم، مانند عامل شتابدهندهاي عمل ميكند تا نمونههاي برابريِ پربار بيشتري به ظهور برسد، كه به گروه متّحدتري از مردم منجر ميشود. بنا به بيان حضرت عبدالبهاء، فرد و جامعه، هر دو در اين مورد نقش دارند. فرد مسئولي تحوّل خويشتن است، در حالي كه مسئوليت جامعه اجراي كامل عدالت است. يك قضيهء حقوقي نمونهء كاملي را به دست ميدهد. در يك قضيهء حقوقي، فرد و جامعه، هر دو به طور كامل جذب پويايي آن ميشوند و هر يك از آنها نقش مربوط به خود را ايفا ميكند. هوپ: برابري، كه تو تعريف كردي، از چه راههايي وارد عوالم سياست، اشتغال، قانون، تعليم و تربيت و دين ميشود؟ چه تغييرات كلـّي بايد براي "برابري" رخ دهد تا در هر يك از حيطههاي مزبور وجود داشته باشد؟ ليلي: سياست در حال حاضر زمينهء بسيار پرتلاطمي است امّا ضمناً زمينهء محوري براي تغيير احتمالي است. بسياري از قوانين بايد تغيير كنند. نياز به شاهد، كار شهادت را بر زنان دشوار ميكند، بخصوص در موارد تجاوز به عنف يا آزار و اذيت و شكنجه. خطر آسيب ديدن جسماني و رواني زنان، عليرغم حمايت پليس از قرباني، به مراتب بيشتر شده است. قضّات نيز اين استعداد را دارند كه بيعاطفه و بياحساس شوند، كه ابداً به حلّ مشكل كمك نميكند. در حيطهء اشتغال، به زنان كاملاً اجازه داده نميشود وقتي را براي رفتن به منزل و انجام دادن وظيفهء مادري دراختيار داشته باشند. متأسّفانه، دنياي اشتغال ايجاد پدران خوب را تشويق نميكند. يك پدر خوب در خانه ميماند و به همان اندازهء مادر وقتش را صرف فرزندش ميكند. قانون مبتني بر پدرسالاري است. بنابراين، نظام فعلي كه ما در آن زندگي ميكنيم، قابل قبول نيست. توصيه ميكنم تمام كساني كه به امر حقوق و قانون اشتغال دارند توجّه بيشتري به كارگاههاي آموزشي نشان دهند زيرا براي فعاليت در محيط رضايتبخش قانون، بايد بدون ادني تأمّلي با زنان و مردان به طور برابر رفتار شود. در تعليم و تربيت، بايد سعهء صدر بيشتري به كودكان بدهيم. بايد از طرد كردن مردان از عالم تعليم و تربيت نيز خودداري كنيم. در برنامههاي آموزشي مدارس ما بايد تغييري صورت گيرد؛ تغيير كه به تك تك فرزندان ما كمك كند به راحتي مفهوم برابري را به نحوي مؤثـّر درك كنند. هوپ: رسانههاي گروهي به عبارت "طرفدار حقوق زن" ( feminist ) خيلي ميدان داده براي آن ارزش قائل شدهاند. آيا طرفداري حقوق زن ( feminism ) با نگرش شما به حقوق زنان سازگار است؟ ليلي: من شخصاً اين واژه را دوست دارم، درست مانند هر كسي كه براي حصول برابري تلاش يا كار ميكند. اين اصطلاح مشكلي ندارد. يك نوع "طرفداري از حقوق زن" وجود ندارد. احتمالاً هزار نوع وجود دارد؛ بنابراين منصفانه نيست كه بگوييم من با استفاده از اصطلاح مزبور مخالفم. هوپ: بعضيها خاطرنشان ساختهاند كه برابري قابل دستيابي نيست صرفاً به اين علـّت كه مردان و زنان يكسان نيستند. جواب شما به اين اظهار نظر چيست؟ ليلي: تصوّر ميكنم مردم بايد درك كنند كه برابري ضرورتاً به معني يكساني نيست. اصطلاح برابري غالباً غلط فهميده ميشود و اشتباه بيان ميگردد. به برابري نميتوان دست يافت مگر آن كه مردان به زنان براي رسيدن به عظمتي كه به آنان تعلـّق دارد كمك كنند. وقتي زنان به همان سطح مردان ارتقاء پيدا كنند، مردان نيز ترقـّي ميكنند. هوپ: دين نقشي كليدي در زندگي نفوسي بازي كرده كه در يكي از دو جنبهء موضوع حقوق زنان استدلال كردهاند. امر بهائي در علائق و فعاليتهاي شما در اين زمينه در كجا قرار ميگيرد؟ ليلي: آن موضوع براي من كاملاً جنبهء روحاني دارد. به عنوان موجودي روحاني، اعمال و عقايد من بر كار و ديدگاه من نسبت به زندگي به طور كلـّي اثر ميگذارد؛ امّا معتقدم كه براي برقراري ارتباط بين روحم و كاري كه انجام ميدهم بايد روحانيت خود را درك كنم. هوپ: به نظر تو تفاوت بين مردان و زنان از چه لحاظ مانع از وصول به برابري ميشود؟ آيا در اين تفاوتها منفعتي هم وجود دارد؟ ليلي: غالباً ما نسبت به هم سوء تفاهم داريم؛ همديگر را درك نميكنيم. تفاوتها مانع نيستند. تفاوتها خوبند و ما مكمّل همديگر هستيم. در اين تفاوتها منافع زيادي وجود دارد. زنان به خصوص داراي صفات مطلوبي هستند، حتـّي اگر تصوّر كنند كه ضعيفند. نمونهء مطلوب در محلّ كار است. وقتي زني سر كارش ميرود، همان كاري را انجام ميدهد كه مردان انجام ميدهند. زنان، به جاي آن كه قواعد موجود را بپذيرند، بايد بخشي از محيط بشوند و محيط را تغيير دهند؛ نبايد فقط خود را با محيط وفق دهند، بلكه بايد آن را تغيير هم بدهند. مثلاً، زنان غالباً به احساسات خود، به شمّ خود، به حسّ ششم خود بيشتر اهمّيت ميدهند، امّا در محلّ كار اين صفت نوعي ضعف محسوب ميشود و ديگران ميگويند، "او زيادي نگران است." زنان نبايد با نگراني بيش از حدّ، عاطفي رفتار كنند؛ زنان ميتوانند باعث مسرّت همه شوند. هوپ: زنان و مردان، جداگانه و در گروه، چطور ميتوانند كمك كنند كه جريان برابري سرعت پيدا كند؟ براي رسيدن به اين هدف چه مشاركتي ميتوانند داشته باشند؟ آيا نهادي وجود دارد كه بتواند در اين ميان كمكي بكند؟ ليلي: زنان و مردان، هر دو، نقشهاي مهمّي ميتوانند ايفا كنند. در واقع، بدون مردان نميتوانيم از مساوات برخوردار شويم. مردان بايد برابري زن و مرد را وجههء همّت خود قرار دهند. مردان بايد بخشي از وصول به برابري باشند زيرا تا برابري نداشته باشيم، مردان نميتوانند تمام آن چيزي باشند كه ميتوانند باشند. نابرابري مردان و زنان مانعي براي مردان هم هست. آنها بايد اين واقعيت را بپذيرند. مردان بايد رفتار خود را مورد بررسي قرار دهند؛ آنها بايد در مورد خودشان صحبت كنند و بعضي از فرضياتشان در مورد زنان را درك كنند. آنها بايد رفتارهايي را كه فرهنگي است، موروثي خانواده است، بررسي نمايند و زنان نيز بايد به رفتار خود ناظر باشند زيرا بعضي از زنان كارهايي انجام ميدهند كه منتج به برابري نميشود. مثلاً، وقتي مردان و زنان صحبت ميكنند، زنان غالباً به خاطر عقايدشان عذرخواهي ميكنند. آنها بايد در كمال اعتماد به نفس كارهايشان را انجام دهند؛ باكفايت، معتمد به نفس و مؤدّب باشند. گاهي اوقات ساكت بودن آسانتر است امّا اگر قرار باشد جهان تمام آن چيزي كه ميتواند باشد، بشود، ما به مشاركت زنان و مردان، هر دو، نياز داريم. سازمانهاي بسياري وجود دارند امّا دفتر بهائي امور زنان خيلي عالي است؛ ميتواند هدايت كند. مسئول كمك به جامعهء بهائي هم هست تا به موضوع برابري بپردازد. هوپ: بچّهها امروزه در حالي بزرگ ميشوند كه شاهد نابرابري قطعي در مدرسه هستند. در كلاسهاي رياضي ابتدا نظر مساعد با دخترها است امّا وقتي بچّهها به مدرسهء متوسّطه وارد ميشوند، پسرها بيشتر مورد توجّه واقع ميشوند. به نظر ميرسد هنر مخصوص دخترها و ورزش مخصوص پسرها است. آيا اين نمونهاي از نابرابري است يا صرفاً تصديق تفاوتهاي واقعي است؟ ليلي: آنچه كه اهمّيت دارد اين است كه مردان و زنان از فرصتهاي مساوي برخوردار باشند. مسائل زماني ايجاد ميشود كه فرصت مساوي در اختيار آنها قرار داده نشود. هوپ: ليلي، به خاطر تمام بينشهاي ارزشمندت خيلي متشكـّرم. براي همهء ما الهامبخش هستي؛ براي همهء كساني كه اشتياقي سوزان براي مشاهدهء تغييرات دارند تا برابري از مفهومي كه خيلي به بحث گذاشته شده به واقعيت بدل شود! ليلي: خيلي خوش آمدي و متشكـّرم كه اين فرصت را به من دادي. مايلم آخرين نكته را هم بگويم: از تمام زنان ميخواهم با تمام دل و جان تلاش كنند تا استعداد و قابليت خود را به ظهور برسانند زيرا دنيا به مشاركت آنها نياز دارد؛ زمان براي اين كار مقتضي است. Powered by !JoomlaComment 3.26
3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved." |