افسردگی و برخی علل آن در ايران چاپ
شنبه, 20 آبان 1385 15:20
تعداد بازدید :9243

11:24 گرينويچ - پنج شنبه 09 نوامبر 2006 - 18 آبان 1385

ناهيد کشاورز

 با آغاز فصل پائيز و زمستان افسردگی در ميان شمار زيادی از مردم افزايش می يابد. اين نوع افسردگی که" افسردگی زمستانی" ناميده می شود در کشورهائی که زمستان سردتری دارند و يا ميزان آفتاب در پائيز و زمستان در آنجا کمتر است بيشتر ديده می شود.
 فرارسيدن فصل زمستان بر ميزان افسردگی در ايران هم تاثير می گذارد، اما روند صعودی ميزان افسردگی در ايران به شرايط فصلی بستگی ندارد. فشارهای اقتصادی، سرخوردگی های اجتماعی و مشکلات خانوادگی از جمله دلايل افسردگی در ايران هستند.

آغاز پائيز و طرح دوباره موضوع افسردگی در اين فصل بهانه ای است که نظری به اين بيماری در ايران داشته باشيم.

در يک کلينيک روانپزشکی در ميدان ۷ تير تهران بيمارانی که در اطاق انتظار هستند اغلب مرد هستند. ميانگين سنی آنها بين ۳۰ تا ۵۰ سال است. آنها مجبورند ساعتهای طولانی برای ديدن پزشک صبر کنند.

پزشکان اغلب در چند بيمارستان و مطب کار می کنند و فشار کاری رسيدگی به موقع به بيماران را مشکل کرده است.

مردی که به همراه همسر بيمارش به اين مرکز آمده است از دکتری نام می برد که همسرش را در ساعت ۲ صبح می ديده است و تنها با پرسيدن اينکه ساعت چند است برای او دارو می نوشته است.

او می گويد: "وقتی آدم ۶ساعت در اتاق انتظار بماند حتی اگر سالم باشد نمی تواند فورا بگويد ساعت چند است."

نداشتن امکانات و يا عدم باور به روان درمانی و مشکلات مالی سبب می شود که بيماران در مراحل پيشرفته بيماری به سراغ روانپزشکان بروند و تنها به درمان داروئی بسنده کنند.

ويزيت روانپزشک در بيشتر مطب ها بين ۷تا ۸ هزار تومان است و گفتار درمانی و يا گروه درمانی قيمت های مختلفی دارد اما به طور متوسط ۵ تا ۸ هزار تومان است. از آنجا که ضابطه دقيقی وجود ندارد اين نرخ می تواند به مراتب از اين هم گرانتر باشد. در شمال شهر تهران يک جلسه گفتار درمانی می تواند به ۵۰ هزار تومان برسد.

زنان ايران هم مانند بيشتر کشورهای جهان، بيشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند اما در موارد زيادی، که بيشتر علل فرهنگی دارد، آن را پنهان می کنند.

با اينکه در سالهای اخير در ايران روان درمانی مورد توجه و تبليغ قرار گرفته است اما الزاما به معنای استفاده همه گير از آن نيست.

خانواده پسر ۱۷ ساله کم درآمدی که به افسردگی مبتلاست از درمان او سر باز می زنند و تنها به نذر و نياز برای او بسنده می کنند.

مادر اين جوان در جواب روانشناسی که سعی می کند او را به معالجه فرزندش ترغيب کند می گويد: "داروها فقط او را خواب آلود می کردند. با حرف زدن هم که نمی شود کسی را معالجه کرد. پسرم را چشم زدند. اشتباه ما اين بود که او را پيش دکتر برديم. امسال می خواهيم او را به مشهد ببريم."

آنچه به عنوان اولين قدم در درمان بيماران مبتلا به افسردگی بايد مورد توجه قرار بگيرد شناخت آن به عنوان بيماری و تلاش برای مداوای آن است.

دلايل فرهنگی، اقتصادی، طبقاتی

پنهان کردن بيماری افسردگی بيشتر علت فرهنگی دارد.

زنی دختر مبتلا به افسردگی خود را ۳ سال بعد نزد پزشک برده است و در توضيح اين موضوع می گويد که نگران بوده اگر اين موضوع علنی شود دخترش خواستگاری پيدا نکند.

"رويا کوچک انتظار"، روانشناس و عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد تهران است. او تا چندی قبل در اداره بهزيستی در جنوب شهر تهران در محله "خانی آباد" در زمينه روان درمانی کار می کرده است.

او در مورد علت های افسردگی و رابطه آن با وضعيت اقتصادی خانواده ها در ايران می گويد: "فقر، به عنوان يک مشکل کليدی افسردگی را افزايش می دهد. در فقر اقتصادی ارتباطات اجتماعی هم آسيب می بيند. کار زياد، ارتباطات عاطفی را کم رنگ می کند و در خود فرو رفتن افزايش می يابد. تحقيقات نشان داده که ميزان افسردگی ميان طبقات کم درآمد و مرفه جامعه به يک ميزان است اما کيفيت و علت آن متفاوت است و طبعا نوع برخورد با آن هم دو گونه است."

دکتر کوچک انتظار در ادامه می گويد: "در طبقات مرفه انتظارات از زندگی و سرخوردگی های عاطفی و برآورده نشدن خواسته ها از جمله علل افسردگی است. در طبقه متوسط در مقايسه با دو گروه ذکر شده ميزان افسردگی کمتر است. آنچه مسلم است عدم حمايت های اجتماعی از علل افزايش افسردگی محسوب می شود."

"رويا کوچک انتظار" در رابطه با ميزان ابتلا به افسردگی در زنان و مردان و سنين آن می گويد: " افسردگی در جوانان بيشتر است. در موارد زيادی علت آن عدم حمايت های اجتماعی و نوعی سردرگمی در يافتن هويت خود است. گروه سنی ۲۵ تا ۳۵ سال بيشترين مبتلايان به بيماری افسردگی را در ايران تشکيل می دهند. متاسفانه در شهرستانها در رابطه با اين بيماری خودسانسوری وجود دارد و نمی توان از ميزان مبتلايان آن اطلاع دقيقی بدست آورد. اما تجربه کاری من در محله "خانی آباد " در تهران نشان داد که مردم در صورت آگاهی از امکانات درمانی استفاده می کنند."

برنامه هايی که از سوی اداره بهزيستی برای آگاهی مردم و تشويق آنها به مراجعه به مراکز روان درمانی اجرا شده است، توانسته تا حد زيادی به شناخت بيماری کمک کند.

اين کار توسط مشاوران و مددکاران اجتماعی در پايگاه ها ی مردمی مختلف از جمله مساجد صورت گرفته است.

کمبود پزشکان متخصص و روانشناسان به عنوان مانعی جدی برای درمان است.

"حسن ابراهيمی" که سالهاست دچار افسردگی شده است ميگويد: "ساعتهای طولانی انتطار برای ديدن دکتر مرا بيمارتر کرد. وقتی هم آنها را می بينی وقت ندارند. همه اش چند دارو می نويسند و تمام می شود. دکتر روانپزشکی که ۵ دقيقه برای بيمارش وقت صرف می کند چطور می تواند او را معالجه کند. البته آنهايی که پول دارند می توانند از خدمات بهتری استفاده کنند."

"پروين" به خانواده های مرفه تهرانی تعلق دارد که به خدمات روانشانسان اعتقاد دارد و از آن استفاده می کند.

" خواهر من سال قبل به افسردگی و اضطراب شديد دچار شد. پيدا کردن دکتر خوب مشکل بود. اگر هم خوب باشند وقت کافی ندارند. بالاخره ما يک روانکاو پيدا کرديم که پول زيادی می گيرد. جلسه ای ۵۰ هزار تومان اما لااقل بيشتر از بقيه وقت می گذارد."

امروزه رضايتمندی از زندگی در هر طبقه و گروه سنی که باشی به موضوعی پيچيده تبديل شده است و بسياری بر اين باورند که تا رفع کمبود و يا فقدان برنامه های دولتی و همچنين متخصصان رشته روان درمانی در ايران روند پرشتاب افزايش بيماری افسردگی آهسته نخواهد شد.

منبع

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
س |1388-10-23 05:04:10
ممنون
راه حل های پیشگیری یا درمان چی؟

اصلاچه طور میشه آدم بفهم که افسرده
است.
دارو ها عوارض جانبی نداره؟
اگر این
اضطراب رو باعث ان شغل فرد باشه چی؟
negin  - nazar |1387-3-19 06:22:44
با عرض سلام وخسته نباشید .مطالب سایت شما
خیلی گسترده نیست ممنون می شم اگه مطالب را
بیشتر کنید
حسام |1387-2-4 07:32:36
از اين توجهتون به مقوله افسردگي ممنون

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."