روز جوانان و مشکلات جوانان در جمهوری اسلامی چاپ
جمعه, 19 آبان 1385 08:46
تعداد بازدید :8183

امير نامدار

در آستانه روز جهانی جوانان (12 اوت، برابر با 21 مرداد) مقام های جمهوری اسلامی فرصت را برای فراخواندن کديگر به توجه به مسايل و نيازهای اين بخش عظيم و روبه رشد جمعيت ايران مناسب ديده اند.

 

 

نرخ بيکاری در ايران بسيار بالاست و اقتصاد ايران با نرخ رشدی حدود 5 درصد در سال، توان ايجاد اشتغال برای نزديک به يک ميلويون جوانی را که همه ساله وارد بازار کار می شوند ندارد

يم عبادی رييس سازمان ملی جوانان، سازمانی وابسته به نهاد رياست جمهوری ايران، روز دوشنبه يازدهم اوت در پيامی به مناسبت روز جهانی جوانان گفت: "سهم ما به عنوان دومين جامعه جوان جهان با جمعيتی كه ‌٧٠ درصد آن را افراد زير سقف سن جوانی تشكيل می ‌دهند، در اين برهه حساس برای باور جدی به جوانان و بارور ساختن خواسته‌ های آنان بيش از هر زمان ديگری دارای اهميت است."

وی گفت که دولت و مجلس در برنامه پنج ساله چهارم جمهوری اسلامی که اکنون در دست طراحی است، نقش محوری برای جوانان قائل شده اند و از قوه قضائيه نيز خواست تا با اين ديد که "جوانی دوران آزمايش و خطاست"، رويه‌ های متناسب حقوقی را تدوين کند تا سلامت روانی جوانان دچار مخاطرات طولانی مدت نشود.

فريدون عموزاده خليلی، معاون سازمان جوانان نيز روز دوشنبه در جمع خبرنگاران گفته است که فعال کردن تشکلهای غير دولتی مخصوص جوانان يکی از زمينه های مشارکت جوانان در جامعه است و از رشد سريع تعداد اين قبيل سازمان ها خبر داده است.

آقای خليلی گفته که در حال حاضر ۸۵۰ تشکل غير دولتی جوانان اعتبار نامه دريافت کرده اند و به زودی نيز اعتبار نامه ۱۱۰۰ تشکل غير دولتی ديگر صادر خواهد شد.

فعاليتهای تشکل های غير دولتی، آنطور که آقای خليلی گفته، عمدتا در زمينه های علمی ( ۳۸ در صد) فرهنگی هنری ( ۳۷ درصد) اجتماعی (۱۶ درصد) محيط زيست و گردشگری ( ۹ درصد) است.

البته مشخص نيست چه تعداد جوان ايرانی در اين سازمان های غير دولتی عضو هستند اما کارشناسان می گويند مسايل جوانان در ايران عميق تر از آن است که با تشکيل سازمان های غير دولتی يا برگزاری روز جوانان قابل رفع باشد.

اين کارشناسان می گويند عمده ترين مساله جوانان در ايران، از تناقض ديدگاه های مقام های ارشد جمهوری اسلامی نسبت به مسايل اين قشر ناشی می شود.

بخشی از مقام های جمهوری اسلامی ديدی سنتی به موضوع دارند و همواره چشم پوشی از تفريحات و خوشی ها و رو کردن به مسايل معنوی را به عنوان راه رستگاری جوانان معرفی می کنند.

 

 

مشخص نيست چه تعداد جوان ايرانی در اين سازمان های غير دولتی عضو هستند اما کارشناسان می گويند مسايل جوانان در ايران عميق تر از آن است که با تشکيل سازمان های غير دولتی يا برگزاری روز جوانان قابل رفع باشد

گروهی ديگر از مقام های جمهوری اسلامی ديدی متفاوت دارند و تفريح و خوشی را لازمه زندگی جوانان می خوانند.

اين تضاد نه تنها سردرگمی جوانان را به دنبال دارد، بلکه گاهی اوقات حتی دستگاه های مجری قانون مانند نيروی انتظامی را نيز دچار مشکل در تشخيص مجرم بودن يا نبودن جوان ها می کند.

به عنوان نمونه، داخل شدن جوانان به مسايل سياسی چيزی است که همواره نه فقط مورد تاييد، بلکه مورد تشويق عالی ترين مقام های جمهوری اسلامی قرار داشته اما هرگاه آنچه در ايران به عنوان "مطالبات سياسی جوانان" معروف شده، قليان می کند و منجر به برپايی تجمع های اعتراض آميز می شود، گروهی ديگر از مقامات پيشقدم شده و جوانان را "سوسول ها" يا "فرزندان سلطنت طلبان" يا عوامل بيگانگان معرفی می کنند.

اين مقام ها بعضا خود نيز دچار تناقض می شوند و مجبور می شوند بين جوانان فرق گذاشته، گروهی را خودی، گروهی را عامل بيگانه و گروهی را نيز "فريب خورده نا آگاه" معرفی کنند تا بتوانند بازداشت گروه هايی از جوانان ناراضی را توجيه کنند.

اين اتفاقی است که حداقل در 6 سال گذشته (زمان روی کار آمدن اصلاح طلبان و جناح بندی شدن حاکميت) بارها در ايران اتفاق افتاده است.

در عين حال تناقض تنها محدود به فعاليت های سياسی جوان ها نيز نمی شود.

به عنوان نمونه، با وجود گذشت 24 سال از زمان شکل گيری جمهوری اسلامی، هنوز يکی از مهمترين سوالاتی که خبرنگاران از مقام های نيروی انتظامی در جلسات مصاحبه های مطبوعاتی می پرسند اين است که آيا پليس، دختران و پسرانی را که در اماکن عمومی با هم مشاهده می شوند دستگير می کنند يا خير و آيا گوش دادن به موسيقی جرم است يا خير؟

پاسخ اين سوال ها در چند سال اخير معمولا اين بوده که "ماموران انتظامی با جوانانی که برای کسی مشکلی پيش نياورند و رفتار خلافی نداشته باشند کاری ندارند" اما برخی ديگر از مقام های جمهوری اسلامی چنين پديده ای را به معنی به فساد کشيده شدن جامعه تعبير می کنند و با آن مخالفند.

 

 

بخش دولتی در سال های گذشته همواره بزرگترين استخدام کننده نيروی کار در ايران بوده، اما اين بخش بيش از اين توان جذب نيروی کار را ندارد و بسياری از واحدهای دولتی با مشکل تعدد کارکنان و بازده پايين اقتصادی روبرو هستند

مشکل در عرصه اقتصادی حتی بزرگتر است.

نرخ بيکاری در ايران بسيار بالاست و اقتصاد ايران با نرخ رشدی حدود 5 درصد در سال، توان ايجاد اشتغال برای نزديک به يک ميلويون جوانی را که همه ساله وارد بازار کار می شوند ندارد.

نرخ بيکاری در ايران بين 16 تا 20 درصد است و طبق آمارهای رسمی، بيش از 3 ميليون نفر را شامل می شود.

برآوردها حاکی از اين است که بحران بی کاری درايران حداقل تا سال 1390 (2010) ادامه خواهد يافت و در ميانه اين دوره به اوج خود خواهد رسيد.

کارشناسان می گويند با توجه به اينکه سالانه 450 تا 500 هزار فرصت شغلی در ايران توليد می شود که تنها نيمی از جويندگان کار را در بر می گيرد، تا چند سال ديگر تعداد بيکاران به 5 ميليون نفر بالغ خواهد شد.

مشکل عمده اقتصاد ايران اين است که سرمايه گذاری در آن به دلايل گوناگون (اقتصادی و سياسی) پايين است و به همين خاطر به اندازه کافی فرصت کاری ايجاد نمی شود.

اقتصاد ايران عمدتا دولتی است و بخش خصوصی سهمی اندک، حدود 30 درصد از اقتصاد را در اختيار دارد.

بخش دولتی در سال های گذشته همواره بزرگترين استخدام کننده نيروی کار در ايران بوده، اما اين بخش بيش از اين توان جذب نيروی کار را ندارد و بسياری از واحدهای دولتی با مشکل تعدد کارکنان و بازده پايين اقتصادی روبرو هستند.

در چنين شرايطی به نظر می رسد روز جوانان در ايران حتی برای بر شمردن مشکلات اين قشر کافی نيست چه رسد به حل اين مسايل.

منبع

افزودن جدید
نوشتن نظر
نام:
ایمیل:
 
عنوان:
قالب نوشته:
[b] [i] [u] [url] [quote] [code] [img] 
 
 
:angry::0:confused::cheer:B):evil::silly::dry::lol::kiss::D:pinch:
:(:shock::X:side::):P:unsure::woohoo::huh::whistle:;):s
:!::?::idea::arrow:
 
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.
شکو فه بهنیا  - مقاله |1386-11-6 00:52:36
لطقآ مرا راهنمایی کنید برای نوشتن یک مقاله

3.26 Copyright (C) 2008 Compojoom.com / Copyright (C) 2007 Alain Georgette / Copyright (C) 2006 Frantisek Hliva. All rights reserved."