|
تعداد كودكان خياباني در سنين مختلف سالانه 123 درصد افزايش مي يابد . چند روز پيش سر كار بودم كه اين هفته نامه به دستم رسيد . تا اين مطلب به چشمم خورد رفتم ، تا آخرش رو خوندم . بلافاصله شروع كردم به تايپ كردن ، چون خيلي قشنگ نوشته شده بود . عين مطلب را مي آورم
هنوز بابا بيرون نيامده ، قبل از عيد فرستادنش قرچك ، كنار خيابون پشت چراغ قرمز موز مي فروخت و شيشه پاك مي كرد!! از شانس بد ما بين اون همه آدم باباي ما رو گير انداختن ، آخه خمار بوده ، نمي تونسته فرار كنه . مامانم هم حاملست ، مي گه مي خواد داداش سومم را برامون بياره كه كمكمون كنه ! · الان ديگه نمي تونه بياد كنار خيابون ! من و خواهرم نصف و نيمه مي ريم مدرسه ، اما بيشتر روي همين پل هوايي و سر اون چهار راه مي پلكيم تا شب بشه ! يه آقا ستار داريم كه شبا مي ياد دنبالمون و با بچه هاي ديگه برمون مي گردونه خونه . آخر هفته ها هم مياد اجاره جا رو ازمون مي گيره و ميره و به مأمور بهزيستي يا شهرداري مي ده !!!! - اينا مشقاته ( تكيلف شب هست ) ؟ - نه همشون . يه كم فيلم بازي مي كنيم و آروم ، آروم مي نويسيم ، مردم همينطوري هم دلشون به حال يه بچه كنار خيابون مي سوزه ، اما خوب ، يه كم فيلم بازي مي كنيم تا رنگ پولهايي كه ميدن ، فرق كنه ! - نمي ترسي بگيرنتون ؟ - نه ! كاري نداره ! آقا ستار حواسش به ما هست !!! اما بهزيستي گاهي طرح ضربتي مي گذاره ، ديگه خدا بايد به دادمون برسه ! دفعه قبلي كه داداشم رو گرفتن 100 هزار تومن داديم تا بيرونش آورديم . به گزارش ايسنا نتايج يك تحقيق ميداني از چند منطقه در تهران كه محل حضور دائم متكديان و دستفروشان كودك و نوجوان بوده ، نشان داده است كه اين كودكان نسبت به آنچه براي آنها در حال وقوع است ، عادت كرده اند و در پرسش هايي كه از آن ها شده هيچ آينده ي روشني را براي خود متصور نبوده اند . اين كودكان در پاسخ به اين سؤال كه آيا درس مي خوانيد و يا علاقه اي به ادامه تحصيل داريد ، عموماً پاسخ غير واقعي مي دهند و تحقيقات ميداني نشان داده بخش قابل توجهي از آنها در تمام طول روز در همان منطقه يا منطقه اي ديگر حاضر بوده و يا تحصيل آنها نيمه وقت ، با غيبت زياد و افت تحصيلي همراه است . ظرف اسفند را دوباره پر مي كند و دودش را به سمت شيشه ي باز اتومبيل خوش رنگ متاليك مي گيرد و از پس دود به چهره ي راننده نگاه مي كند و منتظر مي ماند . · اينجا چهار راه منتهي به يكي از منطقه هاي متموّل شهر است . · پس او مي تواند با كمي صبر بيشتر انتظار يك اسكناس خوشرنگ را بكشد همچنين نتايج تحقيقات دكتر فاطمه قاسم زاده – روانشناس و عضو انجمن حمايت از كودكان ايران – با عنوان " « بررسي كودكان خياباني در تهران » " كه در چند ميدان مختلف صورت گرفته نشان مي دهد كه تعداد كودكان خياباني در سنين مختلف سالانه بطور متوسط تا 123 درصد افزايش داشته است . دليل اين امر را مي توان در آمد قابل توجه و تقريباً بي دردسر آنها دانست ؛ از آن جهت كه اگر با مأ مور شهرداري يا بهزيستي آن منطقه ارتباط حسنه اي داشته باشي ، تقريباً همه چيز حل است . البته هر يك از متكديان و دستفروشان كوچك شايد رقمي بين 100 تا 150 هزار تومان در ماه درآمد قابل توجهي را مي توان رقم زد ، البته نبايد از نظر دور داشت كه بخش قابل توجهي هم از آن ها درآمد كافي ندارند و هر آنچه بدست مي آورند ، پس از كسب سهم صاحب جا و پورسانت شهرداري و غيره صرف اجاره خانه و اندكي غذاي بخور نمير مي كنند ! در سال 82 كه شوراي دوم شهر تهران هنوز در ابتداي كار ساماندهي بي خانمان ها و متكديان و دستفروشان شهر بود ، طرحي را براي ساماندهي كودكان خياباني ارائه كرد و تفاهم نامه اي هم بين فرمانداري ، استانداري ، سازمان مديريت و برنامه ريزي ، سازمان بهزيستي تهران ، دادگستري تهران ، نيروي انتظامي و رئيس كمسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر تهران به امضاء رسيد و هر يك موظف به انجام بخشي از تصميمات شدند . پس از آن چند مركز نگهداري از اين كودكان با همكاري شهرداري و بهزيستي ايجاد شد و بخشي از آنها را به اين مراكز روانه كردند ، اما آنچه كه در حال حاضر در خيابان ها و معابر اصلي و فرعي تهران نمايان است ، شهري است با تعداد قابل توجهي كودك و نوجوان دوره گرد ، دستفروش ، متكدي ، ساز و آواز زن كه هر روز صحنه اي دلخراش تر از روز قبل براي گرفتن پول از مردم و به عبارتي به دست آوردن روزي خود ترتيب مي دهند ! خادم – رئيس كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي دوم شهر تهران - تأكيد داشت كه موضوع متكديان در هر فصلي بسيار فراتر از آن چيزي است كه همواره در مورد آن صحبت شده است . وي اين سؤال را طرح مي كرد كه چرا هيچ شهر ديگري تا قبل از تهران جرأت ورود به مسئله ي متكديان را نداشته و هنوز ندارد ؟ مصوبه شوراي شهر نيز بدون ايراد نيست ، اما در همين شهر تهران هم براي اجرايي كردن آن ما با هزار و يك دردسر و بالا و پائين كردن روبرو بوديم ! خادم در آن زمان تأكيد داشت : هيچ كس نمي پرسد كه چرا همه ي گداها و دستفروشان استان هاي ديگر به تهران مي آيند ؟ اما در طي اين سال ها هيچ كار قابل توجهي در مورد آنها انجام نشده است ؟ و در حالي كه چند سازمان مثل شهرداري و بهزيستي قدم پيش گذاشته اند ، همه فكر مي كنند اين دو سازمان متولي اصلي همه ي امور مربوط به متكديان هستند ! رئيس كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي دوم شهر تهران باز هم اين سؤال را طرح كرد كه چرا وزارت كشور گزارشي از ستادهاي استانهاي متكديان ارائه نمي دهد و چرا نسبت به عملكرد ضعيف ستادهاي شهرستان ها در ساماندهي و نگهداشتن متكديان در استانهاي خود تلاش كافي صورت نمي گيرد ! خادم در عين حال تأكيد داشت كه افزايش تعداد متكديان با شروع فصل گرما امري تقريباً عادي است و تعداد كودكان و نوجوانان متكدي و دستفروش به ويژه در مناطق محروم و جنوبي شهر تهران هر سال در نزديك فصل تابستان اتفاق مي افتد . وي تأكيد مي كرد كه ريشه ي حل اين مشكل از جاي ديگري بايد آب بخورد و مهمترين مسأله در تغيير نگاه مردم به اين افراد است و اين كه همه آن ها را قشر محروم ندانند و در صورت شناخت فرد يا كودك محرومي ، بدانند كه مي توانند به مؤسسه خيريه يا بهزيستي يا كميته امداد امام خميني براي كمك به آن ها مراجعه كنند متأسفانه در حال حاضر نه تعريف و تعداد دقيقي از كودكان خياباني و متكدي در دست است و نه تعريف مشخصي از نوع و نحوه ي كار آن ها ارائه مي شود و كودكان بعضاً خردسال در كنار مردان و زنان پير و ناتوان و مريض قرار مي گيرند ؛ يعني از همين دوران آن ها هيچ تفاوتي با زنان و مردان حرفه اي متكدي ندارند و البته آينده اي جز اين ندارند !! دختر بچه دست هاي زگيل زده ي خود را وارسي مي كند و زخم يكي از زگيل ها را مي كند و با ديدن من كه رو به رويش مي ايستم ، دسته فال را فوري به سمت من مي گيرد و بلافاصله چهره مهرباني به خود مي گيرد ؛ خانم فال بخر خبراي خوب بشنوي . سر به سرش مي گذارم و به شوخي و ملاحتي كودكانه مي گويد ؛ چاخان نمي كنم دستم خوبه ! هميشه خبراي خوبي با فال هاي من به مردم مي رسه . سراغ برادرش را مي گيرم ، آن سوي ميدان و كنار چند دستفروش ديگر پسر بچه اي را نشانم مي دهد ، بند موبايل و سي دي مي فروشه ! · اينجا پاتوق خانوادگي آن ها است !!!
|
